دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

811

فلسفه ی اصلی ام در زندگی اجتناب از آدمها تا جای ممکن بود.

هرچه کمتر ادم میدیدم، حالم بهتر بود!

  بوکفسکی

810

-هنوز داریش؟

-چیو؟

-دوچرخه ات

-من دیگه خودمو ندارم چه برسه به دوچرخه ام

-گفتی عاشقش بودی

-آره ولی وقتی

استفاده نشد,عمرش سر اومد

807

سی و چهار تاشون

پیراهن و کت و شلوار پوشیدند با موهای مرتب شده 

آماده برای عکس گرفتن

و  روزگار بهم یادآوری میکنه

که هیچ پسر محرمی نداری که دلت براش بلرزه

806

احمق شاخ و دم نداره

805

بعضی نداشته ها را

هیچ داشته ای جبران نمیکنه