دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

715

سبزی پاک نکردی,

عاشقی یادت بره

714

یکی از قانونهای نانوشته ام که میگه:

" کارهای یواشکی بهترین خاطرات را میسازند "

را چند جا خوندم 

نانوشته ای که همه جا نوشته شده!

713

آدم ها برای زنده بودن

گاهی راه نفس هم را می بندند

من نمی دانستم این یعنی بوسه

این را تو به من آموختی

وقتی که می خواستم نفسی تازه کنم

بین لب های تو جان می دادم

تو می خندیدی

و از این مرگ خوشت می آمد

مرگ ِ مرده ای که تازگی ها

راه زنده بودن را

فهمیده

رسول ادهمی

712

 آسمان گرفته

711

خودم را در آغوش گرفته ام

نه چندان با لطافت

نه چندان با محبت

اما وفادار .. وفادار


ساموئل بکت

710

باید به خودت هم دروغ بگی

709

گاهی انقدر سرد می شوی که تن هیچکس گرمت نمی کند

گاهی انقدر پژمرده می شوی که حتی اشکهایت هم قامتت را راست نمیکند

گاهی انقدر خسته ای که هزار سال خواب هم آرامت نمی کند

708

در اون درگه عشق چه محتاج نشستم

تو هر شام مهتاب به یادت شکستم

داریوش

707

نوشابه خوردن

در کمد رختخوابها

706

تنهاییِ خاله زهره

با من

چه ها که نکرد!

705

گاهی دلم برای

زمانی که نمی شناختمت

تنگ می شود

704

خود عوضیم

703

تراژدی این نیست که تنها باشی،

بلکه این است که نتوانی تنها باشی

آلبر کامو

702

نمیتونیم که بجنبیم
زیر سنگینی دیوار
همه عشق من و تو

قصه هست، قصه دیدار

گوگوش

701

جیر جیر تخت

همیشه آواز عشق نیست

گاهی,

هم آغوشی با تنهایی را

فریاد می زند

700

سیاهی شبم را

وزن می کنم

699

زن و شوهری که

بی هیچ بحث و دعوایی

بدون یک کلمه حرف زدن

یک ساعت را در کنار هم بگذرونند

خوشبخت نیستند

فاتحه زندگیشون خوندس

698

دیدن همکارای قدیمی خوب بود

یکی ازدواج کرده بود

یکی بچه دار شده بود

یکی طلاق گرفته بود

ولی یکی  

دیگه هیچ وقت نیست

کسی که تمام این سالها به یادش بودم

همیشه همونجوری منظم و جدی تصورش می کردم

نمی تونم رفتنش را باور کنم


697

با آدمهای عوضی,

تکلیف روشنه


696

هاهاهاها 

دنیاست دیگه.....................

چقدر عادی برخورد کردی

حالا من میگم

ها ها دنیاست دیگه

694

به کسی برچسبی بخوره:

-این همونه که فلانی عاشقش بوده

-حالا چه تحفه ای بوده

-فلانی حق داشته عاشقش بشه 

-حالا شوهر تحفه اش خیلی بهتر از فلانیه

-نگا هنوزم برای فلانی عشوه میاد

-خوب شد زن فلانی نشد

-حقش بود,آهِ فلانی گرفتش

-این تحفه تو مهمونی بود که زن فلانی نیومد

-...............................

تمامی ندارد



693

فهمیدم پسر عمه ام

پسر عموم را

داره از راه بدر می کنه

692

 که ببیندت

691

زن بازتابی از رفتارِ مَردش است .

اگر شما زنی را تا نقطۀ جنون دوست بدارید ،

او هم به همان مجنون تبدیل خواهد شد.

690

آبغوره هم کالری دارد

689

تمام دنیای من

688

آدم دائم حس می کند توی این دنیا تنهاست و بقیه با هم لیلی و مجنون اند، اما واقعا این طور نیست.

عموما آدم ها خیلی همدیگر را دوست ندارند.

در مورد دوستان هم همین طور است.

گاهی وقت ها توی رختخواب دراز می کشم و سعی می کنم بفهمم واقعا کدام دوستانم برایم اهمیت دارند

و همیشه هم به یک نتیجه می رسم: هیچ کدام.

همیشه فکر می کردم دوستان فعلی ام یک جور دست گرمی اند

و سر و کله ی دوستهای واقعی بعدا پیدا می شود , اما نه

همین ها دوستان واقعی ام هستند! 

میراندا جولای

687

مى خواهـم تمام قد ببینمت

یک بار براى همیشه

686

عشق مالکیت نیست

عشق ستایش و قدردانی است

685

خدا را چه دیدی

684

 امشب , هیچی حال منو

خوب نمی کنه

683

راه جدایی باز بود و

ما اونو انتخاب کردیم 

این عشق,آخر عاقبت داشت

میشد ولی خراب کردیم 

سیامک عباسی


682

دوستت اس ام اس احساسی داده

نوشتی هه هه چه جالب

نوشته اس ام اس احساسی نداری

نوشتی نه

نوشته از بس بی احساسی

نوشتی خدا شفات بده

نوشته همچنین


دیشب از شدت بی خوابی و بیکاری تو گوشیت فضولی کردم

میدونم اینجوری بی خیال و بی احساس نمی مونی


681

تا کلاس سوم دبستان با مهرداد اینا همسایه بودیم

شیفت عصر که می شدیم تا می رسیدم خونه تلویزیون را روشن می کردم

و مامانم هم هر روز میگفت

مهرداد اول مشقاشو می نویسه بعد میشینه پای تلویزیون

منم تو دلم به مهرداد بد و بیراه می گفتم

مهرداد یه مهندسی الکی از دانشگاه آزاد گرفت و مغازه دار شد

منم اینی شدم که هستم


680

بوی ساختمان نو ساز