فقط با قلبم حرف نمیزدم که اینم به دیوونگیام اضافه شد
تا میام غصه بخورم لب ور میچینه و مجبورم کلی نازش کنم و بهش دلداری بدم و قول بدم که دیگه غصه نمیخورم
کاری کرده که دیگه جرات نکنم از کسی ناراحت باشم یا دلتنگ و عاشق
قلب عزیزم دوستت دارم آگاهانه و عاشقانه دوستت دارم
قلب مهربونم منو ببخش که به خاطر آدمهای بی ارزش آزارت دادم
با 21 ساعت که گل کاشتم! فکر میکردم کمتر گند میزدم
21 روز را شروع میکنم برای چند تا کار
اول اینکه فکر منفی نداریم زمین و زمان هم بهم ریخت من باید سرحال باشم
دوم ورزش کنم تنبل نباشم
سوم فعلا نمینویسم
از بچگی تو مغز ما کردند دنبال خوشی های زودگذر نباشید
عمرمون رفت پس کجاست اون خوشی دائمی لعنتی
چرا نمیتونیم مثل آدم در لحظه زندگی کنیم و خوش باشیم
چرا باید همیشه به فردا و عاقبت فکر کنیم
این عاقبت به فنا رفته من
به جهنم بعدا چی میشه
به جهنم فردا کی هست کی نیست
امروز من هستم و این لحظه که نمیخوام با غصه بگذره
سرنوشت کثافت
دیگه از همه چی دست کشیدم و فقط هواشناسی را چک میکنم و برات غصه میخورم
س..خشن در طبیعت
21 ساعت را با بدترین حال ممکن شروع میکنم
6:57 اصلا دوست دارم بهش فکر کنم هر کاری هم میخوای بکن
8:56لعنت به بالکن روبروی کلاسم
10:15معتاده بود وسط پیاده رو چهارزانو نشسته بود و چرت میزد! من از اون بدترم
13:30حالم بهتره
14:55 نگران فردا هستم
15:49 لعنت بهتون که نه میزارید برید نه مثل آدم میزارید دوستتون داشته باشیم
21:01 خیلی استرس فردا را دارم
21:56 منت کشی و خر شدن من
9:56 بی فایده است
مدیتیشن امروز را دوست نداشتم آهنگی که سه روزه مداوم دارم گوش میدم پلی کردم و چشمام را بستم و اول صبحی خوب گند زدم به حالم
"انتظار دیدنت انتظار خوبی بود رفتنی شدی چه زود"
7 صبح
مجموع یک ساعت و نیمی که بیدار بودم فکر اومده ولی با کنترل تنفس اجازه ندادم ناراحتم کنه و با فکر کردن به برنامه هایی که برای آینده دارم فکرم را عوض کردم
15:30
فایده نداشت حالا چند ساعت آینده بیشتر تلاش میکنم
فعلا که حالم خیلی بده
18:40
بهش فکر میکنم ولی بهترم
23:34
غمگین نیستم ولی خوشحالم نیستم و همچنان فکر میکنم
امروز نتیجه ای نداشت دوباره فردا 21 ساعت را شروع میکنم
خیلی ضروری نباید به موضوعی فکر کنم پس 21 روز را میکنم 21 ساعت
21 ساعت بهش فکر نمیکنم
تا ساعت 12 فردا شب و ساعتهایی که خواب بودم اضافه میشه
اگه لازم شد 21 ساعت بعدی
چطور این حجم از ناراحتی را تونستم تحمل کنم
هرجا هستی دیگه فکرمن نباش
دنیا باشه واسه تو و آدماش
حالم خوبه نگران من نباش
دارم میرم
محمد رضا هدایتی
خود عزیزم آگاهانه و عاشقانه دوستت دارم
برای قلب مهربانی که بهم دادی دوستت دارم
برای انرژی که بهم دادی دوستت دارم
خود عزیزم دوستت دارم که قوی هستی
برای هوشی که بهم دادی دوستت دارم
دوستت دارم که قلب شکسته ام را شاد میکنی
خود عزیزم
آگاهانه و عاشقانه
دوستت دارم
حتی دمای هوا اونجا را میبینم غصه تو رو میخورم که هنوز باید سرما را تحمل کنی
چرا اینقدر دوستت دارم؟
چون احتیاج داشتم دوست بدارم و دوستم بدارند، تصور کردم که عاشق شده ام.خودم را به حماقت زدم .
آلبر کامو
برنامه 21 روز را برای کاهش وزن ادامه میدم ولی این دفعه روی ورزش بیشتر تمرکز میکنم
امروز صبح یه ربع یوگا کردم و عصر 25 دقیقه حرکات موزون!
شاید بهتر باشه برای موضوع دیگه هم برنامه داشته باشم
مثلا فراموش کردن کسانی که دوستشون دارم ودوستم ندارند یا کسانی که دوستم دارند و دوستشون ندارم یا کسانی که دوستم ندارند و دوستشون ندارم و کسانی که دوستم دارند و دوستشون دارم چون فعلا زندگی باهام لج کرده منم بیشترلجشو درمیارم پس همه را فراموش میکنم
این فعلا یه تهدید بود و امیدوارم نیازی نباشه عملی کنم
"میون بود و نبودت جای خالیتو حساب کن وقت اومدن تموم ثانیه ها را جواب کن"
روز اول
صبحش داشتم به جشن فارغ التحصیلی بچه ها فکر میکردم و اینکه چطور بابک را که ثبت نام نکرده ببرم
ظهر بابک یه جعبه پلاستیکی که داخلش کاغذ قیچی کرده ریخته بودو یه پرنده کوچیک چوبی گذاشته بود وسط کاغذا بهم کادو داد
بهترین کادو بود چون میدونم از صمیم قلب بوده
تو قطار نشستم زل زدم به تاریکی و به زندگی عجیبم فکرمیکنم
غمگینم و خودت دلیلش را میدونی
در بدترین حال و کلافگی یکی از اون سر دنیا عکس گلدونش را برام میفرسته و حالم کاملا عوض میشه
زندگی زیر و رو میشود
برای 3 کیلو اضافه وزن نباید اینقدر خودمو اذیت کنم ولی از سماجت همین چند کیلو عصبی شدم
بعد از 12 روزدریغ از صد گرم کاهش وزن
البته کم خوری هم خیلی نکردم ولی فعالیتم را بیشترکردم
امروز روز شلوغیه و سخت ترین قسمتش رفتن به بانک و یواشکی رفتن و ندیدن کارمند مذکوره که امیدوارم از پسش بربیام
اگه هم نشد که نمیدونم چه برخوردی کنم همون موقع دربارش تصمیم میگیرم
صبح پیاده نمیرم چون خوابم میاد و خسته ام
آخه دیشب عروسی بودم البته خودم در عروسی حضور نداشتم ولی آخر شب که تو کوچه عروس آوردند اینقدر هیجان زده شدم که تا ساعت 1 که کوچه ساکت شد نخوابیدم
موزیک متن:سکوت
روز دوازدهم
قائدتا تو این هوا باید خیلی دلم میگرفت ولی فعلا که خیلی خوبم
گردو هم که با باباش بره بیرون میخوام ورزش کنم و فیلم ببینم
باید تمرکز کنم و ازروش ذهنی استفاده کنم تا بتونم به بوی خوش پلو غلبه کنم و ناهار نخورم
کار سختیه
روز یازدهم
اردیبهشت داره میره و من فقط تماشا میکنم
عکسهای کسایی که دارند ازبهارو زندگبشون لذت میبرند
از قشنگیای اردیبهشت سرسبز امسال
سفر و پیک نیک و دورهمی و کافه نشینی و هوای خوب و آسمون آبی و گلدون شمعدونی
همه چی را فقط نگاه میکنم
بدون احساس بدون حسرت
نه هوس سفر دارم نه عشق تازه
نه دلتنگ طبیعتم نه در حسرت یار
اردیبهشت امسال دلم بهاری نیست
"با من مدارا کن ای عشق دامن گیر"
با خیلیا میشه وقت گذروند و خوش بود ولی فقط و فقط یک نفر دنیا هست که آرومم میکنه
دلم برای یک لحظه آرامش گرفتن کنارت تنگ شده