میگه مشغول زبان و سایتم کی به نتیجه برسه و جواب بده
میگم کارای منم یه عمره که قراره جواب بده و داده چون برای من مسیر مهمتر بوده تا مقصد و از مسیر لذت بردم
میگه مشغول زبان و سایتم کی به نتیجه برسه و جواب بده
میگم کارای منم یه عمره که قراره جواب بده و داده چون برای من مسیر مهمتر بوده تا مقصد و از مسیر لذت بردم
_ آدم ناشکری هستم هیچ نگرانی و دغدغه ای تو زندگیم ندارم ولی اینقدر حالم بده
آدمها میان تو زندگیم و گند می زنند به زندگیم
_ اصلا بهت نمیاد وابسته بشی
_جدیدا اینجوری شدم
_با هم رفته بودید سفر؟
_آره فردای برگشتنمون بهش گفتم دیگه نمی خوام ببینمت
_پس تو هم که خودت خواستی
_آره ولی دلم از این می سوزه که دو هفته نگذشته رل زده و عکسش را گذاشته اینستاش
_دیگه بدتر از حلقه تو دست که نیست
_فکر کنم وقتی با من بوده با اینم بوده
_ ولشون کن بذار برن به جهنم توصیه خوبی نیست ولی برای سرگرمی با یکی دیگه دوست بشو
بعدم خودتو دریاب می دونم حالت بده ولی فکر کن باید دارو بخوری همونجوری خودتو مجبور کن بری پیاده روی ببین چقدر زود حالت عوض میشه
_ راست میگی باید شروع کنم .خب لاک چی می خوای بزنی ؟
من این ۲۲ سال به خاطر تو از خواب و خوراک افتادم حالا نگرانی صبح خواب نمونم
محسنی چرا هنچین می کونی
_ترس از تنهایی داری
_ نه چرا تنها بمونم! قحطی که نیومده
_تنهایی درونی منظورمه یعنی نتونی با کسی دیگه اینجوری باشی
_آره آره شدیدا از این حس می ترسم و چند بار تلاش کردم و نشده
_قحطی نیومده ولی برای از بین بردن این تنهایی میفتی تو رابطه های کوتاه و اشتباه دورت شلوغه ولی راضی ات نمی کنه و فقط به خودت آسیب می زنی
_خب بزنم! الانم دارم آسیب می زنم
_ اگه بدونی این احساس به این شکل قرار نیست تکرار بشه و باهاش نجنگی آروم می گیری اگه فقط برای رفع نیاز و ترس با آدمها ارتباط نگیری درست انتخاب می کنی
مامان اون روز به فیض آبادی گفت من اگه بمیرم یه لشکر آدم اینجا جمع میشه(دور از جونش) ولی الان یکیشون نیست که به داد من برسه پس این لوله را خوب درست کن
نفهمیدم ربط اون لشکر و خوب کار کردن فیض آبادی تو چیه ولی از اون روز دارم فکر می کنم چه لزومی داره این همه آدم پرت و پلای بی خاصیت بشناسیم و تو زندگیمون نگهشون داریم
کیارستمی: این دیالوگ رو عصبانی نگو... با دلخوری بگو!
ژولیتبینوش: فرقشون چیه؟؟
کیارستمی: دلخوری توش عشق داره...
_دیشب سالاد درست کردم دوتا فلافل هم گذاشتم روش و خوردم
_مامان رو سالاد فلافل نمیذارن
_من میذارم
خدایا یه معجزه... برای من هم یه معجزه بفرست... مث ابراهیم. شاید معجزه من یه حرکت کوچیک بیشتر نباشه. یه چرخش، یه جهش، یه اینطرفی، یه اونطرفی
هامون
داریوش مهرجویی
پیرمرد:اوضاع چطوره؟
فروشنده(افغانی):خراب, جنس نیست گرونیه
ییرمرد:اون طرفو میگم ,افغانستان
فروشنده:آهاااان اونجا خوبه
دلم برات تنگ میشه لامصب
پیش خودم فکر کردم حتما کسی تو زندگیت هست و بیخودی خودم را سبک نکنم
مطمئن باش خیلی های دیگه هم همین فکررا میکنند
یه نفر
_میگه دخترش بهش گفته تو عرضه اون کارا را هم نداری پس منت نزار
تو هم میخوای بعدا به من این حرفو بزنی؟
_اتفاقا تو عرضه شو داری ولی تو هم منت نزار
مادر و دختر
قبل طلاق از بس شاد و شنگول بودم هر جا میرفتم مطرح بودم و خواستگار داشتم و میگفتم من همسر دارم ولی الان هیچکس نیست از بس حس و حالم بده و انرژی منفی میدم
تو هم نزار تنها بمونی و ازدواج کن
من آدم احساسی هستم و دوست دارم کسی کنارم باشه که دوستم داشته باشه دوست دارم با یه مرد میانسال جوگندمی ازدواج کنم
وقتی میبینم پسر سی ساله راه میفته دنبالم حالم از خودم بهم میخوره و میگم تو من چی دیده که به خودش اجازه این جسارت را میده
من شریک جنسی نمیخوام و به خاطر یه لحظه خوشی خودمو به لجن نمیکشم
دوستم همین بلا سرش اومد
چند ساله با یه مرد دوست شده که اونم زنش را طلاق داده ولی با هم زندگی میکنند
هر وقت زنه پسره میخواد بره.... این دوست منم میره اونجا
هر چی بهش میگم از این لجنزار و نکبت خودتو بکش بیرون میگه دوستش دارم و دیگه نمیتونم
آرایشگر
آدم بد ذات با رفتار مهربون ،بهتر از عاشق مهربونیه که رفتار بد ذاتی داره.