دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

میگه تو مثل بیست سالگی من فکر می کنی و تو دلم ذوق می کنم به همون نتیجه ای که می خواستم رسیدم 

جوجه 

متاهله و یک بچه دو ساله داره 

با یک مرد متاهل و بچه دار دوست داره 

از شوهرش ناراضیه چون غده 

از دوست پسرش ناراضیه چون زیاد قرار نمی ذاره برای س...

از من ناراحته چون نصیحتش می کنم 

حالا عکس شوهرش را استوری کرده تولدش را تبریک گفته نوشته همه جهان را در  پیراهن مردانه تو خلاصه می کنم

 کار بدی می کنه؟

نه اتفاقا لیاقت آقایون دقیقا همچین زنی است

انچوچک

 خنگی اگه آدم بود شبیه زن ... بود

 دسته گلی نیست که شوهرش به آب نداده باشه و این هنوز قربون صدقه اش میره 

آخ آخ اگه یه روز بفهمه شوهره با .... رفیق بوده 

اگه بفهمه پولا چه جوری به باد رفته 

بفهمه ... 

شایدم وفاداری این شکلیه و من تصوری ازش ندارم 

اونی که می تونه سر دردم را خوب کنه

می بینم که  چه وضعی داره ، شبا دیر می خوابه صبح زود بیداره تا به پایان نامه اش برسه  ولی  بازم ازش دلخورم  و بدون اینکه بدونه رفتم تو فاز قهر.چرا؟ چون مرض دارم و درمان هم نمی کنم

3115

سه بار کنکور تجربی داد هر دفعه بدتر از دفعه قبل 

رفت ... اونجا هم دو سال امتحان داد و خروارخروار دلار خرج کرد تا بالاخره یه دانشگاه قراضه اون کشور دندان پزشکی را شروع کرد برای تکالیف دانشگاهش و ترجمه ها هم دست به دامن این و اونه حالا خواهرش استوری کرده و روز دندانپزشک را بهش تبریک گفته 

فکر نکرده نابغه شون یه موقع چشم می خوره؟

3032

عقده ای

2863

حقوق بازنشستگی و شوهر پولدار و ویلا و خونه و ماشین خوب داره یه بچه هم بیشتر نداره و می تونه یه زندگی متوسط نرمال بی دردسر داشته باشه ولی برای خودش این همه دغدغه درست کرده در حدی که دیشب تو خواب می دیدم مرده و مطمئنا نگرانی این روزاش از مرگ کمتر نیست و شب و روزش را برای مدرسه ها گذاشته و نمی تونه برای پول باشه چون شبانه روز کار می کنه و درگیر کارای مدرسه است و وقتی برای استفاده از این پول نداره و نمی تونه علاقه به بچه ها باشه چون می تونست معلم بمونه و هر دلیلی که داره خوشحالم که جای مدیرمون نیستم 

2846

یه همکار دارم ۲ ساله می خواد تتوی ابرو کنه و می ترسه

 فکر می کنه من هر ماه میرم تتوی ابرو و بعد کرونا و ماسک زدن ماجرا بدتر شده هر دفعه منو  میبینه میگه این دفعه ابروهات خوب شده منم هر دفعه میگم چند ساله هیچ کاری نکردم و مداده  تا دفعه ی بعد و تکرار همین حرفا 

2816

یه همکار داریم یک سال از من کوچیکتره ولی بازنشسته شده چون با دستکاری شناسنامه زودتر رفته مدرسه و بعد هم رفته دانشسرا 

اینجوری که مشخصه در یه دوره ای معلم نمونه و‌موفق و به روز بوده ولی همونجا مونده و الان از نظر تکنولوژی از مامان منم عقب تره از نظر مسائل روز هم خیلی عقبه و با اینکه دختر جوون داره ولی خیلی مسائل براش قابل درک نیست رقابت عجیبی هم با من داره و خودشو با من مقایسه می کنه و این قسمت ماجرا اذیتم می کنه 

بعد فکر می کنم اگه منم رفته بودم دانشسرا شاید اینجوری می شدم و بعد نوجوونی خودم یادم میاد که اون موقع هم شیطون بودم  و... و اگه تو هر محیط دیگه ای هم قرار می گرفتم بازم خودم بودم و همین می شدم که الان هستم شاید  یکمی کمتر 

2771

با خنده میگه طلاق عاطفی گرفتم مامانش فوری میگه این مدت به خاطر خواهرش اومده اینجا 

فکر می کنم سی ساله تو این زندگی اجباری زجر می کشه چرا طلاق نمی گیره بعد یاد مادرش میفتم که حتی با طلاق منم مشکل داره و هنوز خیلی از فامیلاشون ماجرای منو نمی دونند و وقتی تو یه مراسمی منو می بینند احوال همسر سابق را می پرسند 

حالا من طلاق گرفتم و‌دخترش داره زندگی می کنه کی خوشبخت تره  

تا کجا باید مسیر اشتباه را ادامه داد

2664

از ازدواج شروع کردن که با پسر فلانی که فلانه ازدواج کنند بعد بچه دار شدن 

تغییر خونه و ماشین و‌ دکوراسیون

طلا خریدن

چاق شدن

سفر حج و کربلا

دختر شوهر دادن 

و حالا برای نوه دار شدن با هم مسابقه گذاشتن

اونوقت من ....!

فقط ۵_۶ سال  اختلاف سنی داریم و با هم بزرگ شدیم  نمی دونم چرا دنیامون اینقدر متفاوته

2641

بهمن ماه برای عروسی پسرش دعوتم کرد و دقیقا تاریخی بود که برای یه سفر برنامه چیده بودم و نرفتم عروسی و فعلا همون سفر شده آخرین سفرم

بعد عروسی  تا الان نشده بود زنگ بزنم بهش

برای تولد پسرش عکس پسرش و عروسش را استوری کرده تبریک گفتم

جوابم نوشت ممنون از محبتت با چند تا علامت تعجب 

 اگه همزمان نبود حتما میرفتم عروسی ولی واضحه که مسافرت را به هر چیزی ترجیح میدم پس از نظر بقیه بی محبتم  و می تونند تا آخر دنیا علامت تعجب بذارن

2613

دفعه ی دومه این کارو می کنه دفعه پیش یه آقایی را معرفی کرد که چند سال کوچیکتر از خودم بود و یه بچه داشت گفتم نمیخوام ازدواج  کنم گفت اشتباه می کنی چند سال دیگه که دخترت بره و تنها بشی میفهمی 

این دفعه یه آقایی هم سن خودم معرفی کرده که  بچه اش پیش خودش نیست و ...نوشته چند مورد دیگه تا حالا پیش اومده بود یکیش آقا فلانی همکارمون یادته پارسال از خانمش جدا شد ولی اون مناسب تو نبود ...

 فقط براش نوشتم  من از زندگیم راضی ام دخترم هم  رفته وتنهام ولی به شرایطم عادت کردم و از هیچی هم پشیمون نیستم

می تونم پیام بعدیشو پیش بینی کنم و مجبورم محترمانه جواب بدم ولی درستش این بود که منم می گفتم چرا از اون شوهر نکبتت طلاق نمی گیری مردی که  وسط اثاث کشی تو رو میذاره و میره کربلا شوهر نیست مردی که تو رو مسافرت نمیبره شوهر نیست مردی که نمیذاره ...شوهر نیست این همه بیماری که داری جسمی نیست طلاق بگیر ببین چقدر حالت خوب میشه ولی نمیگم چون خیرخواه دیگران نیستم

2585

یه روزی قرار بود یه کار جدید شروع کنیم و تو یه جلسه یه عده را دیدیم و برای هماهنگی همه رفتیم تو اینستای هم و دیگه کار نگرفت و دورادور همو می شناختیم حالا اتفاقی توییت یکیشون رادیدم و مغزم سوت کشید البته بچه ها گفته بودند همجنس گراست و از روحیه خاصی که  داشت خوشم میومد  ولی قسمت دوم ماجراش را الان فهمیدم 

دنیای کوچیک مزخرف 

2571

شب چهارشنبه سوری مهمون داشتند و کلی زدن و رقصیدن 

چند روز اول عید دید و بازدید را انجام دادن و رفتن مسافرت معلومه راهشون ندادن و شبونه برگشتن و دوباره دید و بازدید را شروع کردن 

مهموناشون هم عادت دارند بوق خداحافظی بزنند 

الان هم که من افسرده و پریشون دارم تو خونه می چرخم  نشسته تو ماشینش و با ضبط ماشین سر و کله می زنه و آهنگهای بند تومونی امتحان می کنه همون ماشینی که هنوز عکس ... پشت شیشه اش مونده 



2528

میگه فلانی اینجا کنسرت گذاشته میگم اصلا کی هست میگه وای چطور نمی شناسی تار میزنه با همایون شجریان هم کار میکنه

به اون نوار کاست های شجریان فکر می کنم که چیکارشون کردم 

 میگم من مثل شما روشنفکر و با کلاس نیستم  و شهرام شبپره گوش میدم 

۲۵۱۸

۱)میگه دعا کن مادر شوهرم بمیره تعجب می کنم و دلیلشو می پرسم سر دردلش باز میشه و در نهایت به این نتیجه می رسم که باید دعا کنه شوهر احمقش بمیره ولی دلداری میدم و میگم صبر کن و الکی از طلاق می ترسونمش 

۲) از طرف بهداشت اومدند برای چکاپ ازش  می پرسند با همسرت زندگی می کنی؟میگه دارم طلاق می گیرم شاخ در میارم و فکر می کنم لابد دعوای زن و شوهریه 

از اتاق میایم بیرون انگار متوجه تعجبم شده تو  گوشم میگه شوهرم بهم خیانت کرده 

تند تند تو ذهنم سن شوهرش را حساب می کنم پسرش که چند وقت پیش ازدواج کرد چند ساله بود پس باباش حدودا چند ساله است 

میگه با یه دختره که ۲۰ سال از خودش کوچیکتره 

حالت تهوع می گیرم میگم به آینده دخترات فکر کن و با عجله تصمیم نگیر وبازم از سختی های طلاق می گم 

دقیقا نمی دونم چرا دروغ میگم چرا بهشون نمیگم طلاق در مقایسه با اون زندگی های کوفتی چه نعمتیه

هیچکس به خاطر حرف من نمیره زندگی چندین و چند ساله اش را خراب کنه ولی بازم دلم نمی خواد برای طلاق به کسی انگیزه بدم 

2459

همکلاسی قدیمی دانشگاهه 

 به شدت استقلالیه و بیشتر بازیا را میره استادیوم و به قول خودش میره جایگاه تیفوسیا 

علاقه زیادی هم به آهنگای راک و هوی متال و گیتار برقی و ... داره 

ولی وقتی می بینیش مثل پیرمردا لباس می پوشه ورفتار می کنه علاقه زیادی هم به رفاقت و مراقب از افراد مسن داره 

نسل تباه شده ی ما که جوونی نکرد و باید زود بزرگ میشد 

2454

هزارمین مدیر زن که با وجود شعور بالاتر از بقیه  بازم ثابت کرد عجیب بیشعوره

2399

حدودا یه ساله اینستا داره  باید همسر و دخترش  کلی سرش داد و بیداد کنند که هدفون بذاره  یا صدای فیلمها را کم کنه

علاقه زیادی هم داره که  خبر و فیلمها را برای بقیه تعریف کنه 

قدیم هم عادت داشت فیلم هندیا و ترمیناتور را به قول امروزیا اسپویل می کرد و گند میزد به فیلم دیدنمون

خلاصه که چند دقیقه گوشی را می گیره دستش عصبانی میشه چند تا فحش میده بعد میره تو کوچه یا بالکن  یه سیگار می کشه بعد میاد یه چای می خوره با کلی شیرینی و هله هوله بعد کنترل را بر میداره و صدای تلویزیون را زیاد می کنه  بالش را میذاره و صدای خر و پفش میره بالا

 وقتی بیدار میشه انگار هیچی از وقایع قبل خواب یادش نیست 

چی میشد اگه منم اینجوری خلق شده بودم 

2396

دخترخاله ام را تو اینستا بلاک کردم تا دیگه عکس اون ... را نذاره پروفایلش  و امیدوارم دلیلشو بفهمه 

2525

خودش عادت داره برای هر استورری من یه زری بزنه اون وقت نوشته چت هامون را به همسرم نشون دادم کلی خندید 

و من همین جوری که داشتم فکر میکردم خب که چی اصلا کدوم چت

 تو زر می زنی و من سعی می کنم مودبانه و سرسنگین جوابتو بدم  و اصلا کجاش خنده داره و عنتر حالا منم به خودم نگرفته بودم که همسرتو به رخ می کشی و اومدم در جوابش یه تیکه درست حسابی بهش بندازم که ناخنم کشید به دیوار و جیغم در اومد و فهمیدم چیزای چندش تر از این مردای عوضی هم تو دنیا هست پس بیخیال و فقط نوشتم سلام برسونید ولی تو دلم گفتم ...آدم دروغگو

و البته استوری های بعدی هاید میشه تا خانمش از نبودن سوژه برای خنده افسردگی بگیره 

من هنوز تحت تاثیر شخصیت مادربزرگ بی ادب کتابی ام که خوندم و بدترین فحشها میاد تو ذهنم 

2497

یکی از  خانمهای مسن خیلی مهربون و باحال  فامیل تو اینستا هر کسی که یه جوری به ماهواره مرتبطه فالو می کنه از بدری همتیار گرفته تا شبخیز 

امروز دیدم حتی زن شهرام صولتی را فالو می کنه

2386

هی کامنت میذاره دنیای عجیبیه!

آره بابا عجیبه وگرنه تو چپی الان طرفدار... نمی شدی 

ولمون کن بابا

2812

 یک دماغ خجالتی که روسری سرش کرده 

 زشت ترین عکس دوره ی نوجوونی من این شکلیه که برای رعایت حال دیگر حاضرین در عکس پاره اش نکردم و حالا یکی از همونا عکسو گذاشته تو اینستاگرامش  و مثلا روز معلم را بهم تبریک گفته 

معلومه تغییر و پیشرفتم خوب بوده که اینقدر حسادت برانگیز شده حتی از طرف نزدیکانم 

2797

پدرش شاعر بود 

با همسرش بعد یا قبل فوت پدر اشعار را در یک کتاب جمع کردند و چاپ کردند و اسم هردوشون به عنوان گردآورنده رو کتاب نوشته شده

 همسرش بهش خیانت کرد و جدا شدند ولی برای همیشه اسمش رو کتاب پدر شوهر سابق موند

خدا منو ببخشه ولی هربار یادم میفته کلی می خندم

2431

 نتونسته عشق قدیمیشو فراموش کنه

 حال بد و افسردگیش را میندازه گردن کمبود هورمون کوفت و زهرمار

و وقتی حرف عشق  میشه مثلا خیلی رهاست یا عکس العملی نداره یا میزونه

آره زن مومن و وفاداریه و از ترس عذاب وجدان در مورد همسرش به خودش اجازه نمیده دیگه به عشق فکر کنه ولی من این خانم عاشق پیشه ی داغون تر از خودمو بزرگ کردم و میدونم واقعا تو دلش چه خبره

2412

چند وقت پیش میدونستم یه دوست  نه خیلی دوست که ده دوازده سال ازم بزرگتره و طلاق گرفته است با یه آقای حدودا 60 ارتباط داره ولی نمیدونستم موردشون ازدواجه یا دوستیه یا هر چی و اصلا برامم مهم نبود

فقط هر دو شونو تو اینستا داشتم

یعنی خود آقاهه از تو اینستای خانمه اومده بود تو اینستای من

منم به احترام موی سفیدش اکسپت کردم

هر دو شون غیر مستقیم از هم عکس میگذاشتن

استوری ها از یه مکان بود 

تو پس زمینه عکس خانم آقا داشت چای می خورد

 شعر عاشقانه مینوشتند 

و....

شواهد و قرائن نشون میداد همه چی عشقولانه است ما هم خوشحال که یکی داره عاقبت بخیر میشه

تا اینکه استوریا رفت سمت جفای یار و خاک بر سر بی لیاقت و مرده شور همه را ببرند و ....ولی همچنان لوکیشن استوریایکی بود

تا اینکه آقا  اومد تو دایرکت من و شروع کرد به سوال پیچ کردن درباره ی خودم و ربطم با اون خانم و خود اون خانم 

اولش مودبانه بله خیر میگفتم بعد جواب نمی دادم بعد دیگه کار به عصبانیت کشید و اسکرین شات گرفتم و فرستادم برای اون خانم و پیرمرد عوضی را بلاک کردم

خانمه با خونسردی گفت عزیزم بلاکش کن روانش خرابه !

و من موندم و یه اعصاب داغون که خودم کم دردسر دارم ترکش ماجراهای بقیه هم باید منو بگیره 

و این شد که حالا هر وقت استوریای خانمه را میبینم که دیگه با دوستاش دسته جمعی میره گردش و سفر نمیدونم چرا لجم میگیره و تو دلم بهش میگم پیرزن ایکبیری!

هر وقتم خودم اون سن و سال شدم و از این نکبت بازیا در آوردم هر کی هر فحشی خواست میتونه بهم بده

2402

تو عالم خودم بودم و داشتم برای یه کاری برنامه می چیدم 

 که یهو پیامش اومد رو صفحه گوشی  و نمیدونم از خجالت بود یا ناراحتی که ناخودآگاه جلوی چشمامو گرفتم

25 سال پیش تو دانشگاه ازش متنفر بودم از بس سر کلاساش و امتحاناش اذیتمون میکرد

بعد اینکه درسشو دو بار افتادم مجبور شدم برم تو دفترش و گفتم واقعا نمیتونم  پاس کنم و با گریه  اومدم بیرون و همون موقع .... رو تو راهرو دانشکده دیدم 

اولش صورتش از عصبانیت سرخ شد چون از نظر اون همه استادا عوضی و دخترباز بودند و الان با چیزی که از این پیرمرد دارم میبینم فکر میکنم  حق داشت!

با حرص گفت حالا که رفتی پیشش حتما پاس میشی شک نکن و همون هم شد و چقدر بهش پز دادم و بیشتر حرصشو در آوردم 

بیست و چند سال گذشت  تا دو سال پیش که جناب استاد اومد تو گروه بچه های دانشکده و فهمیدیم بیماره  و کم کم اون حس بدی که ازش داشتم کم و کمتر شد تا رسید به  اون قرار و تهرانگردی

و اتفاقا وقتی برای ... تعریف کردم که فلانی را دیدم و بقیه ماجرا یه جوری جواب داد که معلوم بود بازم حرصش گرفته و  تو دلم بهش خندیدم ولی فکر نمیکردم این شوخیا و ماجرای این پیرمرد اینقدر جدی بشه که الان اینقدر راحت ابراز علاقه کنه

به خودش که دلم نمیاد حرفی بزنم ولی میتونم برای....اسکرین شات بفرستم و اونو دق بدم  حداقل دلم اینجوری خنک بشه و یکمی بخندم

2388

برگرده هر کجا باشه میرم میبینمش 

یه ماچ بهش بدهکارم !

2373

یه آدمهایی هستند که حواسشون بهم هست

نه دوستن نه فامیل و نه حتی خیلی آشنا 

ولی دورادور به یادم هستندو هر کدوم یه جور ابراز محبت میکنند

یکیشون آقای... که یکی از موضوعات مورد علاقه ی منو میدونه و هر مطلبی درباره اون موضوع ببینه یا بخونه حتما برام میفرسته بدون اینکه هیچ قصد و نیت خاصی داشته باشه

شده ساعتها باهاش چت کردم بدون یه کلمه حرف خارج از بحث

بدون هیچ صمیمیت اضافی

و چه حس خوبی داره وقتی پیامش میاد رو گوشیم

یه آرامش و امنیت خوبی داره

و امیدواری از اینکه دنیا هنوز خالی نشده

2440

آخرین کسی که عاشقم بود بعد از بلاک شدنش sms میداد و وقتی ازش خواستم دیگه پیام نده  

بهم گفت خیلی رو اعصابی دیگه هیچ وقت بهم پیام نده تا ابد!

و من که اون لحظه تو تاکسی بودم از شدت تعجب و بهت  خیلی زودتر از مقصد پیاده شدم تا پیاده برم و با خودم فکر کنم و ببینم چرا همه چی تو زندگیم چپکی میشه 

خلاصه اگه یکی مودبانه و در صلح و آرامش عاشقتونه قدرشو بدونید

2378

تو گروه همکارام که بودم یکی از همکارای خانم عادت داشت پیامها را دوباره تو گروه فوروارد میکرد 

حالا امشب باهاش یه کاری داشتم و یکمی چت کردیم 

معلوم نیست برای کی میخواسته تعریف کنه من چیا گفتم 

برای خودم نوشته 

یعنی شبمو ساخت دلم درد گرفت از بس خندیدم

2403

گفته بودم هر کی عاشق شد نتونست دل بکنه ولی خندید و باور نکرد

2528

یکی میخواد طلاق بگیره و به هیچ صراطی هم مستقیم نیست 

به یه خیال خام و توهم دل بسته 

یکی دیگه داره زجر میکشه که از عشقش جدا شده مشاور گفته نباید بهش پیام بده و عشقش هم هیچ پیامی نمیده

اون یکی ها به همه چی بد و بیراه میگن و  میگن دیگه به دین و قران اعتقادی ندارن

یکی دیگه هم این وسط میخواد دوباره مخ منو بزنه

خوشحالم که حداقل امروز تو این دایره نیستم و از بیرون که نگاهشون میکنم واقعا دلم براشون می سوزه

دوست دارم تک تکشون را بغل کنم و بهشون عشق بدم شاید تو این برهوت خودشون را پیدا کنند

2398

 به کفتر ماده هم رحم نمیکنه اون وقت عکس پروفایلش را کربلا گرفته و آخرین آنلاینش وقت سحر بوده

باید از تکنولوژی متشکرباشیم که اینقدر باعث خنده مون میشه

2451

میدونم اینقدر دیوونه ای که هنوز اینجا را میخونی 

میدونم چرا جواب تلفنم را نمیدی

آره درست فهمیدی 

برای خودم اون سوالها را پرسیدم 

ناراحتی نداره عزیزم 

فکر کن ببین کی منو به اینجا رسوند

احیانا تو نبودی؟

پس سخت نگیر قهر هم نکن 

ازت متنفرم 

2445

میگه شوهرش میخواد طلاقش بده 

میدونم براش راحت نیست و  ویران میشه  

 هیچ کمکی  نمیتونم  بکنم جز اینکه از تجربه های کوفتی که تو این چند سال داشتم براش بگم

کاش هیچ وقت دیگه نخوام از تجربیاتم برای دیگران استفاده کنم

اگه دو سال پیش بود بهش میگفتم بزار بره به جهنم زندگیتو از اول بساز ولی الان و بعد این همه سختی که کشیدم فقط میتونم دعا کنم که کاش هیچ زندگی خراب نشه