دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

132

می گه تابستون یه سفر یک روزه رفتم ...

می گم چرا یک روزه؟

می گه یکی از دوستام دعوتم کرده بود

می گم نمی دونستم اونجا دوستی داری

می گه استانبول که رفته بودم با یه آقای ...ی  دوست شدم

می گم مرد یا پسر؟

می گه مرد بود ولی انگار با خانمش مشکل داشت

می گم چه جوری رفتی؟

می گه برای بلیط هواپیما به حسابم پول واریز کرده بود

صبح رفتم عصر برگشتم

می گه خونه ای جایی نرفتیما

فقط تو شهر چرخیدیم

دستم حتی بهم نزد

می گم با هواپیما برگشتی؟

می گه نه خودش با ماشینش برگردوندم تهران که بیشتر با هم باشیم

از همون جا هم برگشت شهرش که شب خونه باشه

می گم یعنی خانمش فکر می کرد این سر کاره؟

می گه آره ,برای دیر رسیدن شب هم حتما بهونه ای داشته بگه

می گم چرا شریک خیانت یه مرد می شی؟

می گه ما که کاری نکردیم که خیانت باشه

این مرد در هر صورت به زنش وفادار نیست

من نمی رفتم با یکی دیگه می رفت بیرون

چرا من خودمو از این خوشی محروم کنم 

می گم فکر می کنی برای زنش هم این قدر وقت بزاره یا این قدر خودش را به زحمت بندازه؟

می گه نمی دونم و نمی خوام هم بدونم

هیچی نمی گم

نظرات 1 + ارسال نظر
کاوه سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:59 ب.ظ http://www.gongekhabdide.blogsky.com

به سینه می زندم سر دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای کرشمه های صدایت..
**********
"دلم گرفته برایت" زبان ساده عشق است
سلیس و ساده بگویم: "دلم گرفته برایت"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد