دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

139

شب یلدا خونه مادر شوهر دعوتم

خواهر کوچیکه شیفته

خواهر بزرگه هم اصلا نگفته برنامه اش چیه ولی می دونم خونه مامان نمیره

مامان امشب تنهاست

فکر نکنم خودش به اندازه من درگیر تنهاییش باشه


بعدا:شب اینقدر طولانی بود که من خودم را به مامانم هم برسونم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد