دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

185

داری ارگ می زنی

می خوام هدفون بزارم, پشیمان می شم

میام کنارت می شینم

تو می زنی و من با صدای بچه گانه می خونم

ترنم قشنگه توش پر از پلنگه


نظرات 1 + ارسال نظر
سهند پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ http://www.baroni.blogsky.com

سلام ...[گل]

ببار بارون
که اینجا شکل زندونه
ببار بارون
دل بی طاقتم خونه
ببار بارون
یکی عشقش رو گم کرده
ببار بارون
قراره گریه برگرده
از این بهتر نمیشه فکر من باشی
تو هم انگار قراره دیگه تنها باشی...

یادته یه وقتایی میومدی جزیره ...
اسمت هک شده بود رو شن های ساحل ...
یادته موجی که برات شب تا سحر قصه می گفت ؟
منتظرت میمونه تا دوباره بیایی ...

سهند - جزیره بارونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد