دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

285

کاش این بادکنک نارنجی زودتر می ترکید

هر چی قلبها و ستاره هایی که روش کشیدی را نگاه می کنم

بیشتر خنده ام می گیره

ولی نمی دونم چرا اشکهام هم تند تند سرازیر می شه

بزرگترین و عجیب ترین هدیه ای که تا حالا از تو گرفتم 

گفتی برای کودک درونت گرفتم

و من کودکانه خندیدم و ازت تشکر کردم

و به خودم یاد آوری کردم که

غیر معمول بودن این هدیه می تونه جالب باشه

برای باد کردنش چقدر نفس گذاشتی

موقع باد کردن چی تو ذهنت بود

محبت و سادگی

یا تمسخر و تنفر

کاش می دونستم