دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

623

اوایل جنگ

موقع بمباران

خانه اش را مرتب می کرد

که اگه بمب تو خونه اش خورد

و مردم برای کمک اومدند

خونه مرتب باشه



نظرات 2 + ارسال نظر
صادق (فرخ) یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:00 ق.ظ

یکی هم بود که همیشه تلاش می کرد تا شورت کهنه توی تنش نباشه ... تا مبادا وقتی افتاد و مرد ، بردندش برای شستن ، جلوی چشمهای کنجکاو و موقعی که دارند لباسهاشو قبل از غسل درمیارن ، آبروش نره ...

ماهی پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:36 ق.ظ http://mahigir.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد