دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

685

خدا را چه دیدی

نظرات 1 + ارسال نظر
صادق (فرخ) سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:12 ق.ظ http://dariyeh.blogsky.com

سلام .. بعضی یادداشتهات برام مبهمه
باید هم باشه ... چون اومدی اینجا ، تک و تنها و ناشناس تا ابهامات بنویسی . با خوندن بعضی از یادداشتها آرزو میکنم که ایکاش توی مغز و قلبت بودم تا ته ماجرا رو حدس میزدم ...و این برای حس فضولی قوی ایه که در من هست .به هر حال دلت خواست تا بیای اینجا و بنویسی و تنها باشی
مثل من که فقط دوست دارم کنار یه آبگیر تنها باشم و فقط به قورباغه ها گوش بدم . البته همچین جایی رو دارم ... واقعا قورباغه ها محشرند . وقتی ارکسترشون به راه می افته ، ده تا چایکوفسکی و موتزارت و باخ رو توی جیب شون میذارن .
ولی واقعا توی روحت بلاگ اسکای رو خوب اومدی ...
دلتنگت بودم ... همین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد