دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

726

-تمام کسانی که دورو برم بودند رفتند

همیشه یکی بود که 5 شنبه جمعه ها

باهاش برم بیرون و شامی و بگو و بخندی

الان هیچ کس نیست که باهاش حتی حرف بزنم 


-تازه شدی مثل من


-تو که شوهرت هست 


-نه دیگه

شوهره فقط شده لولوی سر خرمن

 منم کسی را ندارم که باهاش حتی حرف بزنم


- پس مثل هم هستیم


-بازم نه

تو حداقل امید داری یکی پیدا بشه 

من دیگه اونم ندارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد