دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1303

کویر میخواد

پاییز میخواد

مسجد خشتی میخواد

گریه میخواد

دلم میخواد کرکیت بزنم

و غصه هامو به دار زندگی گره بزنم

دلم برای خودم تنگ شده 

توی دالون زندگی گم شدم

توی ایوان آب می پاشم

بوی خاک تو حیاط می پیچه

حسن یوسفم چرا زرد شده

گلیم را پهن میکنم 

"ای باد سبکسار مرا بگذر و بگذار"

خودم را ورق میزنم

چه خاکی گرفتم

دلم سکوت میخواد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد