دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

112

کاش میشد بازم نمایش بازی کنیم 

گردو  دختر کوچولوی 3 ساله موفرفری بشه

با لپهای سیبی و خنده های شیرینش 

من با عروسکها برم پشت مبل و  قصه خاله پیرزن را اجرا کنم

"من که جیک و جیک میکنم برات تخم کوچیک میکنم برات بزارم برم"

گردو ساکت بشینه و با ذوق نگاه کنه و آخر نمایش برای عروسکها دست بزنه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد