دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1853

صبح تا ظهر که دل درد داشتم خیلی سخت گذشت ولی بقیه روز عالی بود

دیدن اولین شکوفه

هوای بهاری ظهر

گپ زدن هر چند کوتاه با عشقم 

دیدن یه خانه قاجاری 

چارسو و خوشحالی گردو

شنیدن صدای یه دوست خیلی عزیز 

خیلی کوچولو هم منفی بافی و غصه خوردن که زودی تموم میشه

خدایا متشکرم

روز دوم روزه و روز دوازدهم 

نظرات 1 + ارسال نظر
بهـــــار پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 06:53 ب.ظ http://angel92.tk

روزتون پر از رنگهاى قشنگ پر از خبرهاى خوب سرشار از انرژى مثبت یه عالمه لبخند خیلی افتخار میدید پیش من هم بیاین
51658

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد