دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1884

دیروز معمولی بود 

صبح رفتم أرایشگاه خوشگل کردم

ظهر آهنگ ye del mira دانلود کردم

تنها آهنگ هندی که دوست داشتم 

دوست داشتن در حدی که یه شبانه روز میتونم گوش بدم

عصر فیلم آواز زیر باران را بالاخره دیدم 

ولی در کل دیروز بیشتر میرفتم تو فکر

 شبم که با یه دوست دردل میکردم دوباره اشکم در اومد

در مورد آقایون یکمی حال و احوالم خطرناک شده  اصلا حوصله شون را ندارم و  احساسشون هم دیگه اصلا برام مهم نیست چون فکر میکنم ندارند

 البته مثل همیشه یک نفر این وسط استثناست ولی حتی از شدت استثنا بودن اونم کم شده 

مگه  چقدر برام وقت گذاشته چقدر سعی کرده  تنهاییمو پر کنه 

چقدر احساسم را فهمیده 

عشق کیلو چند تا کی میخوام به این حماقت ادامه بدم

چرا باید خودم را محدود کنم چرا باید تنها بمونم 

اون پسر  هزار مدل زبون میریزه که یه بار باهاش برم بیرون اون وقت من این گوشه نشستم به یه عکس زل زدم و منتظر یه سلامم 

یه روز مسخره دیگه که حتی حوصله خودمم ندارم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد