دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1905

همین اول صبح حالم داشت بد میشد و یه عالمه غصه میخواست بریزه تو دلم ولی صدای نماز خوندن مامانم آرومم کرد 

و یادم آورد که خیلی چیزا دارم که باید قدرشون را بدونم

 بیخیال نداشته ها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد