دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1941

ده روزی بود که میخواستم بهش پیام بدم و ازش در مورد اون خونه اطلاعات بگیرم ولی دلم به این کارنبود 

بالاخره پیام دادم و چقدر تحویل گرفت 

نمیدونم چرا با همه دنیا میتونم کناربیام ولی ازین یه نفر میترسم و فکر کنم خودش هم بعد ازرد کردن  چند پیشنهاد مختلف از طرف من متوجه شده که دوری میکنم 

شاید بد نباشه برم دفترش و حداقل کتابها را بگیرم هرچند میدونم که نمیرم

پارسال همین وقتا بود 

دلم لاله زار خواست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد