دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2089

کاش هنوز چشم به راه نامه هات بودم و تا  پستچی زنگ میزد چادر گل گلی سرم میکردم و پابرهنه میدویدم در حیاط را باز کنم و وقتی اسمتو رو پاکت می دیدم قلبم میریخت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد