دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2361

یادم نیست چند ساله بودم یادم نیست اینجا بودیم یا اصفهان 

فقط یادمه پدر مادرم درباره یه خانواده صحبت میکردن که شاید فامیل بودن یا همسایه یا دوست 

 نمیشناختمشون

من صدا را از اتاق دیگه میشنیدم 

مامان داشت می گفت اون دخترشون که اسمش هما بود عاشق شد

 و همون موقع کلی سوال اومد تو ذهنم

هما چند ساله است؟ چه شکلیه ؟عاشق کی شد؟ بعد اینکه عاشق شد چی شد؟الان چیکار میکنه؟ اصلا عاشق شدن یعنی چی؟

هنوزم نمیدونم هما کی بود ولی دیگه میدونم عاشق شدن یعنی چی و چرا اون روز ما مان با افسوس درباره هما حرف میزد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد