دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2356

تا این لحظه سال جدید همه چی خوب پیش رفته و اینقدر مهربون خوش اخلاق و مثبت شدم که ترس برم داشته نکنه دارم می میرم

43 سال و چند ماه و چند روز از زندگیم گذشته و به اندازه کافی با آدمها برخورد داشتم 

هر چی که باید, از آدمها دیدم و دیگه وقتش شده که حصار خودم را بالاتر ببرم و کسانی که داخل این دایره هستند را حفظ کنم و دیگه اجازه ندم هیچ غریبه ای  به زندگیم نزدیک بشه 

یه باغ خوشگل داخل این حصار میسازم و زندگی آینده ام را با آدمهای دوست داشتنی زندگیم میسازم

چند تا عکس و یادبودهم  از خاطرات رفتگان گوشه این باغ میزارم و گهگاهی یادشون میکنم و البته همه این خاطرات خوب نیست ولی همونطور که خوبیها را باید به یاد داشته باشم بدی ها را هرگز فراموش نمیکنم 

همون دروغ بی وفایی خیانت  کینه و حسادت هایی که دیدم قوی ترم کرد و آدم های اضافه زندگیم را یکی یکی حذف کرد و باعث شد قدر عشق و محبت را بیشتربدونم

 ازاین به بعد زندگی زیباترخواهد بود 


نظرات 1 + ارسال نظر
پریسا شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1397 ساعت 05:39 ب.ظ http://parisabz.blogsky.com

چه حس خوبی داشت این پست. منم دو سال دیگه به سنی که گفتین میرسم و امیدوارم به این نتایجی که رسیدید برسم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد