دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2417

4 سال گذشت 

راحت نبود و روزهای پیچیده ای بود 

در سن 40 سالگی شروع از صفر آسون نیست 

خانوادگی اجتماعی مالی روحی جسمی همه چی تغییر کرده بود

خانواده  و  فامیل سنتی  که به من به چشم دختر نمونه و موفق نگاه میکردند باید با این طلاق کنار میومدند 

باید حال  دخترم را خوب میکردم نوجوونی که روحیه اش آسیب دیده بود 

حال بد خودم که بماند 

کسایی که 15 سال همنشینم بودند( خوب یا بد) یه روزه شدن دشمن و غریبه ترین و تا تونستند خنجر زدند

از نظر مالی رفتم زیر صفر 

قضاوت های اشتباهی که درباره ام میشد و متلک ها و نگاه های نیش دار

زخم خوردم 

شکستم

و تنهایی و تنهایی و تنهایی

 لحظه هایی  پشیمون شدم و ای کاش نمیشدم 

  در کل از این 4 سال و شروع دوباره  راضی ام ولی میتونستم و بایدقوی تر باشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد