دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2441

بعضی وقتا فکر میکنم شکل زندگی ام برای دوستام و دخترای فامیل بدآموزی داره همه آزادی و سفر و خوشی منو میبینند و اجازه ندادم در جریان سختی ها و بدبختی هام باشند

و البته دوران متاهلی هم سبک زندگی ام با بقیه فرق داشت و تا جایی که در اختیارم بود زندگی سنتی نداشتم 

امروز از خلوتی گروه ترسیدم و احساس میکنم دوستی که در شرف طلاق بود بالاخره رفت محضرو کار را تمام کرد 

و این دوست به زندگی من خیلی خوشبین بود و فکر میکرد دارم برای خودم عشق و حال میکنم و نتونستم قانعش کنم که مشکلاتی که با شوهرش داره در حد طلاق نیست و البته دلیل دیگه ای هم برای خودش داشت ...

 حالا داشتم  عذاب وجدان میگرفتم ولی به این نتیجه رسیدم که زندگی هر کسی به خودش مربوطه و یک زن 45 ساله اینقدر عاقله که به ظاهر زندگی من نگاه نکنه 

و البته منم قبل طلاق حسرت زندگی کسانی که را میخوردم که تونسته بودند از زندگی تلخ خودشون را رها کنند و یه زمانی طلاق برام آرزوی دست نیافتنی بود و الان هم وقتی بدون احساسات و بامنطق با خودم خلوت میکنم اصلا پشیمون نیستم و خدا را شکر میکنم که تونستم زندگی خوب خودم را داشته باشم چه خوش و خرم چه سخت

نظرات 1 + ارسال نظر
Baran یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 08:27 ب.ظ http://haftaflakblue.blogsky.com/

الهی شکر؛همه ایام درامان خدا باشی عزیزم

متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد