دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2525

خودش عادت داره برای هر استورری من یه زری بزنه اون وقت نوشته چت هامون را به همسرم نشون دادم کلی خندید 

و من همین جوری که داشتم فکر میکردم خب که چی اصلا کدوم چت

 تو زر می زنی و من سعی می کنم مودبانه و سرسنگین جوابتو بدم  و اصلا کجاش خنده داره و عنتر حالا منم به خودم نگرفته بودم که همسرتو به رخ می کشی و اومدم در جوابش یه تیکه درست حسابی بهش بندازم که ناخنم کشید به دیوار و جیغم در اومد و فهمیدم چیزای چندش تر از این مردای عوضی هم تو دنیا هست پس بیخیال و فقط نوشتم سلام برسونید ولی تو دلم گفتم ...آدم دروغگو

و البته استوری های بعدی هاید میشه تا خانمش از نبودن سوژه برای خنده افسردگی بگیره 

من هنوز تحت تاثیر شخصیت مادربزرگ بی ادب کتابی ام که خوندم و بدترین فحشها میاد تو ذهنم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد