داشتیم از سرمای صبح زود یخ می زدیم که یهو نگام افتاد به آسمون صاف و پر ستاره و هلال ماه و مردم از ذوق
نعمت زیاد دادیا ولی خاک بر سر ما که بلد نیستیم ازش استفاده کنیم و گند زدیم به زندگیمون
دفعه بعد منو یه تک درخت کن وسط جاده فیروزکوه