دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2414

روز اول که با لهجه گفت تازه از افغانستان اومده نگران شدم که امسال با این بچه چه کنم 

در جلسه ی مادرها مامانش  عادی حرف می زد و گفت خودش ایران بدنیا اومده وبزرگ شده و خیالم راحت شد 

از تلاشی که می کرد برای ارتباط با بچه ها خوشحالم وحرف زدنش خیلی بهتر شده

 قرآن خوندش هم خیلی دوست دارم  تند و صحیح و با لهجه 

بعد تعطیلات آلودگی برگه های ریاضی را با عجله و بی دقت صحیح کردم و به اسم بچه ها توجه نمی کردم فرداش نامه ی مادرش را داد بخونم 

مادرش نوشته بود که آرزو سوال 8 را با لهجه نوشته و شما غلط گرفتید اول تعجب کردم و پیش خودم گفتم لهجه چه ربطی به ریاضی داره ولی وقتی برگه را نگاه کردم دیدم بچه به جای سیصد نوشته سه صد و منم غلط گرفتم

گفتم خودت که دیدی چقدر تند تند برگه هاتونو صحیح کردم و تیک صحیح را زدم

هر دو خندیدیم 

دفترشو گرفت جلو صورتش که خنده اش معلوم نشه 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد