دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2469

با شیرین شیرین گفتنت فرهاد نمی شوی

گوگوش

2468

بدبخت به 80 سالگیت فکر کن 

خودتم می دونی که بادمجون بمی 

بهش گفتم حالم بده گفتم اون قرص چی بود دفعه پیش بهم دادی بدون نسخه می تونم بگیرم؟بهش گفتم شبا بدخواب شدم موجودات ترسناک می بینم. مثل همینی که پشت سرم وایساده

پرسید چرا حالت بده گفتم به خاطر مدرسه است باور کرد گفت برو دکتر برات بنویسه شبا هم اگه می ترسی بیا پایین گفتم به ترس نمیرسه و زود خوابم میبره 

حالا که این وقت شب ماشین لباسشویی روشن کردم فهمید بیدارم و آنلاین شد ببینه آنلاینم 

آره آنلاینم حالم بده و  میترسم چشمامو ببندم 

تمام روز قدم به قدم همراهم بود 

تو گوشم می گفت 

تو خسته ای دیگه نمی خوای زندگی کنی 

چرا داری کتاب گوش میدی چرا داری زبان می خونی تو قرار نیست زندگی کنی شاید تا یه ساعت دیگه توورو با خودم بردم 

می بینی دستت درد گرفته قلبت تیر می کشه همون ارثیه خانوادگی 

من دارم باهات میام سرکلاس همونجا که سرت تیر کشید همونجا که به شاگردت گفتی خدا منو بکشه که راحت بشم از دست شما همونجا دستت را بده تا  برای همیشه خلاص بشی 

همونجا که حوصله نداری خیابون را نگاه کنی  پشت سرتم و منتظرم برگردی طرفم 

 مامانت با شک ازت می پرسه خوبی؟  راستشو بگو و خداحافظی کن 

 گردو ازت می پرسه خسته ای بگو که داری با من میای 

...

2467

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

2466

از روزی که پدرم رفت 

2465

دلم می خواد خودمو تو خونه زندونی کنم و بجز خانواده ام با هیچکس دیگه هیچ ارتباطی نداشته باشم 

2464

کیمیاگر

 با صدای محسن نامجو 


من آن توأم

 سید عبدالحمید ضیایی

2463

خداوند غیور است اگر دل کسی در دام.محبت جز او گرفتار شود یا عیوبش را آشکار می کند تا دل از آن برگیرد یا حادثه ای می فرستد تا آن را از سر راهش بردارد 

این است که همیشه یک جای این روابط عاشقانه می لنگد 

زهر جدایی می چشانندت مهر کسی را به دلت می اندازند تا دلت را بشکنند و سهم و سرمایه ی هر دلی رهایی از همین شکستن ها و گسستن هاست 

من آن توام

سید عبدالحمید ضیایی

2462

چه تلخه چه تلخه باید تنها بمونه قلب گلدون

مثل من که بی تو نشستم زیر بارون زمستون 

افشین مقدم

2461

مرده شور این زندگی را ببرند 

2460

اگه بیشتر درس خونده بودم و زودتر فارغ التحصیل شده بودم الان کارمند بودم و هر روز تو این هوا باید می رفتم سرکار 

2459

همکلاسی قدیمی دانشگاهه 

 به شدت استقلالیه و بیشتر بازیا را میره استادیوم و به قول خودش میره جایگاه تیفوسیا 

علاقه زیادی هم به آهنگای راک و هوی متال و گیتار برقی و ... داره 

ولی وقتی می بینیش مثل پیرمردا لباس می پوشه ورفتار می کنه علاقه زیادی هم به رفاقت و مراقب از افراد مسن داره 

نسل تباه شده ی ما که جوونی نکرد و باید زود بزرگ میشد 

2458

عکسهای تولد گردو را نگاه می کنم 

 لعنت به من اگه دیگه پرخوری کنم از فردا رژیم شروع میشه

2457

کتاب سبز

2456

همین جوری که چادر گل گلی سرمه و منتظرم زنگ بزنند و فلافم را بیارند اپیزود 31 بی پلاس inevitableگوش میدم

2454

هزارمین مدیر زن که با وجود شعور بالاتر از بقیه  بازم ثابت کرد عجیب بیشعوره

2453

هر چی می گذره تحمل شوهر عمه ها سخت تر میشه 

آخه چیه این بشر که اینقدر نچسبه

2452

از اونجا که امروز همه چی را به جهنم حواله می کنم فهمیدم تاریخ پرپر شدن نزدیکه 

هیچ تست و آزمایش پزشکی اینقدر دقیق نیست 


2451

هیچ مسئله ای با سکوت حل نشده کاش هروقت سکوت کردید بدونید راه حل رو کشتید

2450

کنجکاو شدم که فردریک بکمن چه جور آدمیه 

چه شکلیه  چطور زندگی می کنه و چطوری اینقدر ساده از احساسات و روابط انسانی میگه و  چرا اینقدر با کتاباش ارتباط خوب می گیرم و ... تا رسیدم به این که همسرش ایرانیه و شدیدا بهش حسودیم شد 

2449

و من دوستت دارم

فردریک بکمن

کوتاه و قشنگ

و بهانه ای برای گریه

2448

قصد متضاد

انسان در جستجوی معنا

ویکتور فرانکل

2447

انسان در جستجوی معنا

ویکتور فرانکل

2446

انگار خاک مرده ریختن رو شهر

چرا اینقدر امروز دلگیره

2445

کیمیاگر گوش میدم و میرم به 15 سال پیش 

خونه ای که دوستش نداشتم 

اتاقی که هیچ خاطره ی خوبی ازش یادم نمونده 

و حس بدبختی و نفرتی که اون روزا همه ی وجودم را گرفته بود 

هر کی می گفت این کتاب را دوست داره تعجب می کردم و الان می فهمم مشکل از حس و حال من بود موقع خوندن کتاب نه خود کتاب 

2444

نمی دونم برای خودم دارم گریه می کنم یا برای تو