دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2640

تو این بارون  بهتره نرم بیرون چون حوصله ی چتر و بارونی ندارم و ممکنه سرما بخورم

یه چای دارچین درست کردم و نشستم پشت پنجره و به پارچه ی سیاهی که از بالکن خونه ی همسایه است نگاه می کنم  

این وضعیت عجیب فقط همین یه مورد را کم داشت تا کاملا حس کنم همه چی وهم و خیاله 

خانم همسایه پارسال فوت شد با مامان خیلی دوست بود 

 مامان میگه بعضی وقتا صداشو می شنوه و گریه می کنه 

حالا شوهرش فوت شده  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد