دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2866

پیام داده که یه شماره بدید که گزارش آزمایشم را بفرستم 

بهش میگم عجله نکن سه شنبه میگم با عصبانیت عکس پروفایلشو باز می کنم ببینم کیه که گوش به حرف نمیده و بازم پیام شخصی میده

 می بینم عرفانه و ناخودآگاه با صدای بچگانه میگم سلام عرفان و دلم میره براش عجیبه که بچه ها حس ما رو خوب می فهمند  

 کلاس چهارم که بود برای یه جشن یه سبیل بامزه درست کرده بود بهش گفتم بده باهاش عکس بگیرم و بعد اون دیگه هر موقع منو می دید سلام می کرد و یه بامزه بازی در می آوردو جالبه که معلمهای چهارم و پنجمش دوستش نداشتند ولی از نظر من یه بچه ی شیطون و شیرین بود

 تا امسال که شاگردم شد ولی نمی بینمش و باید به عکس پروفایل ذوق کنم  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد