دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

3129

پیام های فیس بوک را چند وقت یه بار که باز میکنم چیزای جالبی می بینم 

یکی که ترم بالاییمون بود و من از اکیپشون می ترسیدم از بس لات و بچه پر رو بودند هزار سال پیش پیام داده  و من هزار سال بعدش تو آرشیو پیام ها دیدمش 

پسر فلان دوست خانوادگی که هزار سال پیش هم بازی بودیم  از آلمان پیام داده  و مطمئنم اثرات دلتنگی بوده وگرنه از ترس زنش و پسرعموهای من محاله از رو مرض بوده 

یکی پیام داده که مدرکش فلانه و شرکت نفت فلان شهر کار می کنه و از عکس من خیلی خوشش اومده و ... 

یکی دیگه فقط نوشته لری؟ 

و یکی که اسمش عجیبه به نظرم میاد همونه که تو تلگرام پیام داد و ادعا داشت که با آیدی منو پیدا کرده و اگه اون باشه چقدر پیگیر و ترسناک

و چند تا هم پیام های سلام و سوال دارم و ...

 آخرین پیامی که اومده یارو تو عکس پروفایلش با همسرش نشستن رو نیمکت پشت به عکس دستش گردن همسرش عکس بچه اش هم گذاشته کاورش اون وقت به من پیام داده امکان آشنایی با شما هست ؟

و شاهکار پیام ها یه عراقیه که پیام داده مرحبا و تو پروفایلش لباس ارتش عراق را پوشیده همینقدر ترسناک   

و البته من جواب هیچ کدومو نمیدم 

همه این پیامها به خاطر عکس پروفایله یه عکس پروفایل ساده با حجاب کامل آخرین عکسمو که صبح تاسوعا تازه از خواب بیدار شده بودم و می رفتم برای نذری مامان خرید کنم وسط راه گرفتم 

 می تونم عکسو پاک کنم می تونم عکس گل بذارم و خودمو  قایم کنم ولی چرا مردم را از دیدن  زیبایی ها محروم کنم

همینقدر از خود متشکر 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد