دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

3184

_ آدم ناشکری هستم هیچ نگرانی و دغدغه ای تو زندگیم ندارم ولی اینقدر حالم بده 

آدمها میان تو زندگیم و گند می زنند به زندگیم 

_ اصلا بهت نمیاد وابسته بشی 

_جدیدا اینجوری شدم 

_با هم رفته بودید سفر؟

_آره فردای برگشتنمون بهش گفتم دیگه نمی خوام ببینمت 

_پس تو هم که خودت خواستی 

_آره ولی دلم از این می سوزه که دو هفته نگذشته رل زده و عکسش را گذاشته اینستاش 

_دیگه بدتر از حلقه تو دست که نیست 

_فکر کنم وقتی با من بوده با اینم بوده  

_ ولشون کن بذار برن به جهنم  توصیه خوبی نیست ولی برای سرگرمی با یکی دیگه دوست بشو 

بعدم خودتو دریاب  می دونم حالت بده ولی فکر کن باید دارو بخوری همونجوری خودتو مجبور کن بری پیاده روی ببین چقدر زود حالت عوض میشه 

_ راست میگی باید شروع کنم .خب لاک چی می خوای بزنی ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد