دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

3192

مامان می خواد  زندگی و خاطرات هفتاد ساله اش را برای داماد تعریف می کنه داماد هم مودبانه گوش میده و مغز ما هم که برای بار هزارمه میشنوه دنگ دنگ می کنه 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد