دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

3186

من از آوار تنهایی می ترسم 

بذار دستاتو تو دستام بگیرم 

شاهرخ 

می دونم با این آهنگ عاشقی کردم ولی چند ساله بودم با چه عشقی گوش می دادم؟ هیچی یادم نیست فقط می دونم حس خوبی داشته 

پس به یاد لحظات عاشقانه ی فراموش شده گوش میدم


3185

بیشتر از ده بار طرحم را بلند بلند برای خودم تعریف کردم و هر دفعه درهای جدید به رویم گشوده شد 

یاد روزایی افتادم که وسط بدبختیای جدایی و اثاث کشی باید می رفتم فیلم های سه دقیقه ای قلمچی می گرفتم

برای تمرین گردو را مجبور می کردم بشینه منو نگاه کنه تا مساله های فیزیک را براش توضیح بدم 

اصلا مهم نیست تو زندگی چقدر موفق بودم یا چقدر گند زدم همین که یکنواخت نگذشته بسی جای خرسندی است 

3184

_ آدم ناشکری هستم هیچ نگرانی و دغدغه ای تو زندگیم ندارم ولی اینقدر حالم بده 

آدمها میان تو زندگیم و گند می زنند به زندگیم 

_ اصلا بهت نمیاد وابسته بشی 

_جدیدا اینجوری شدم 

_با هم رفته بودید سفر؟

_آره فردای برگشتنمون بهش گفتم دیگه نمی خوام ببینمت 

_پس تو هم که خودت خواستی 

_آره ولی دلم از این می سوزه که دو هفته نگذشته رل زده و عکسش را گذاشته اینستاش 

_دیگه بدتر از حلقه تو دست که نیست 

_فکر کنم وقتی با من بوده با اینم بوده  

_ ولشون کن بذار برن به جهنم  توصیه خوبی نیست ولی برای سرگرمی با یکی دیگه دوست بشو 

بعدم خودتو دریاب  می دونم حالت بده ولی فکر کن باید دارو بخوری همونجوری خودتو مجبور کن بری پیاده روی ببین چقدر زود حالت عوض میشه 

_ راست میگی باید شروع کنم .خب لاک چی می خوای بزنی ؟

3183

کاش یه آماری بود می گفت چند درصد خانم های ایرانی هم سن من ،دور شکم استاندارد دارند بلکه دلم خنک می شد دست از سر این  شکم بر می داشتم و اینقدر دقم نمی داد

3182

فالوده خوردن تو نقش جهان

3181

غلبه بر عادت های مزاحم 

دیپاک چوپرا

3180

آگاتا کریستی در وان حمام سیب گاز می زد و به داستانهاش فکر می کرد 

بلا تشبیه  منم در حالی که  یک و نیم بامداد نشسته رو تخت هدفون به گوش با گوگوش قر خُلَکی میدادم ۵ تا ایده به ذهنم رسید 

«تو اگه باشی آسمون صافه» 


3179

دل در مویت دارد خانه

3178

طوفان که میاد همه چی را محکم می چسبیم باد نبره طوفان  می کنه و میبره یکم دنبالش می دویم از یه جایی می فهمیم دیگه فایده نداره می ایستیم و با افسوس رفتنش را نگاه می کنیم و وقتی دیگه از دید رس خارج شد میگیم چیکارش کنم ، برد که برد 

الان در وضعیت چیکارش کنم ، هستم 


3177

حرفهایی که دکتر کاکاوند درباره کبریت و آتش و عشق گفت چقدر چقدر چقدر به دلم نشست 

هیچکس نمی تونست اینقدر آرومم کنه 

شاید فیلمها را بعدا پاک کنم ولی اینجا می نویسم که همیشه یادم بمونه

3176

میگم منم سختمه ولی می خوام  تجربه  کنم در حالی که نیشش تا بناگوش بازه ذوق کنون میگه روحیه تون را دوست دارم مودبانه تشکر کردم نمی دونه من بیشتر ذوق کردم

سرگرمی جدیدم را دوست می دارم

3175

برای محبت دیدن از یک مرد خسته، محبت بقیه مردها را از دست بدهیم

3174

وقت خاگینه کلفته بذار عمه بخفته 

وقت شیون و زاری برید عمه را بیارید


3173

لجبازم که وقتی یاد کارای بدم میفتم میگم خوب کردم کاش بیشتر کرده بودم

3172

جذب چشات شدم 

نه چشمای رنگیت 

 نگاهت منو جذب کرد

3171

کاپ قاعدگی را باید تحمل کرد چون نکبت ترین اختراع خوب بشری است

3170

پروژه کاپ قاعدگی بعد دو روز تحمل درد شکست خورد چون روحیه ام داغونه و حداقل امشب نمی تونم درد بکشم

دارم به حراحی فکر می کنم که این لعنتی را بندازم دور

3169

داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود

3168

یکی عکس میزشو فرستاده و آبجو و دورهمی و فحشم میده که چرا نرفتم

اون یکی از پایان نامه اش و اپلای  و دلار میگه 

اون خل و چل هم فیلم فرستاده که دعای چی چی را امشب بخونید که حاجت بگیرید خبر نداره من حاجتمو بگیرم حاجت خودش دود میشه میره هوا 

منم بی خیال از همه دنیا تخته بازی می کنم  و به حرف مامانم فکر می کنم که اون قدیما وقتی همچین وقتایی تخته بازی می کردیم ما را با یزید مقایسه می کرد 

3167

تا یکی زباله ها را ببره از بوگند خفه نشیم

3166

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

3165

درباره یه موضوعی مربوط به شغل پدرم دارم اطلاعات جمع می کنم قرار شد با دوست پدرم حرف بزنم و به مامانم گفتم که با عمو هم حرف می زنم چون اصولا جزییات قدیمی را خوب یادشه و تا اسم عمو اومد مامان شروع کرد به تعریف کردن که یعنی من خودم می دونم و نمی خواد با عموت حرف بزنی و اولش چند تا جمله درباره پدرم گفت بعد رسید به خاطرات بارداری  که بچه بارش رفته خیلی ربطی نداشت ولی خاطرات میاد دیگه

3164

دلمان فسق و فجور در جاده شمال می خواهد

3163

در این چند ماه گذشته تنها مردی که واقعا خوشحالم کرد آقا بازیافتی بود که اومد کمدها و آشغالای انباری را برد

3162

مادر شوهر سابق بازم بهم پیام داد این دفعه به بهانه روز معلم 

دلم براش می سوزه 

3161

  Gifted 

Marc webb

3160

یکی پیام نمیده از ترس اینکه من بگم وای این تحفه چرا پیام داد یکی دیگه پیام نمیده از ترس اینکه من بگم آخ جون این پیام داد 

در حال حاضر  با این حال بد و درد پریودی که دارم جواب جفتشون یه جمله بود...

3159

هنوزم در امتداد شب احساساتیم می کنه

3158

با شیرین شیرین گفتنت فرهاد نمی شوی 

گوگوش

3157

امسال روز معلم از جمعه شروع شد

این چه رسمیه که هر مناسبت را از چند روز قبلش تبریک میگن؟

3156

خوب معلومه عشق منی همه کسم 

آرزومه یه روزی به تو برسم 

شهره

3155

استاد جان ، دارمت برو دارمت 

3154

وسط ترافیک رادیوی اسنپ روشن بود یه صدایی مثل صدای صالح علا شایدم خودش بود گفت گندمزار، نسیم و من به شما سلام می کنیم

3153

همین جوری خبر بیمارهای جدید و فوتی های دوست و آشنا میاد 

چرا این روزهای سیاه تموم نمیشه

3152

پشت سرگذاشتن خاطره ها

همه عشقهاودلبستگیا

  خیلی سخته ولی چاره ندارم 

گوگوش

3151

ربع قرن گذشت

3150

کیارستمی و عصای گمشده 

محمود ثانی

3149

بچه همچنان داره جیغ می کشه حنجره اش پاره شد نمی دونم چی بهش میگن که با جیغ میگه نمی خوام 

امروز زنگ زدم اورژانس اجتماعی می خواستم ببینم می تونند مددکار بفرستند یا هر کمک دیگه برای این بچه و پدر مادرش

 ولی گفتند اول باید زنگ بزنید ۱۱۰ و ...در نهایت  به این نتیجه رسیدم هر وقت از صدای بچه اذیت شدم آهنگ بذارم با صدای بلند بلکه منم کر بشم و زجه ی بدبختی های دنیا را نشنوم


3148

همه میدونن عمریه رفتی و من همونجوری دوست دارمت

رضا صادقی

3146

۹۳: همون روز بلیط داشت برای برگشت رفتم پیاده روی باید اون همه غصه را یه جوری تحمل می کردم پشیمون بودم چرا دوباره نرفتم ببینمش نشستم لبه ی دیوار کوتاه پارک درختا مثل الان انبوه نبودن ساختمونا از دور پیدا بودن و اون ساختمون کج و کوله 

بهش اس ام اس دادم و خداحافظی کردیم 

۹۴:با هم در ارتباط نبودیم باید فراموشش می کردم می رفتم اون آلاچیق کوچیه بالای پارک یوگا می کردم 

۹۶: گفت فردا هم همدیگه را ببینیم گفتم فردا قراره با خانمهای فامیل بریم پارک هماهنگیاش با من بوده نمیشه نرم 

۴۰۰:تو پارک قدم میزنم خاطرات یادم میاد ولی خالی ام از هر احساسی