دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

3176

چند سال از من کوچیکتره و تو جمع فامیلی هیچ وقت هم کلام نبودیم 

می دونستم با شوهرش مشکل داره ولی طلاق نگرفته .تو اینستاگرام می دیدم تو اون شهر کوچیک با وجود خانواده ی خیلی مذهبی چقدر قشنگ داره فعالیت فرهنگی می کنه که زیاد مورد پسند خانواده اش نیست.فیلم ها را برای مامان دانلود می کردم و با هم ذوق می کردیم و می دیدم که اطرافیانش صحبتی درباره کارهاش نمی کنند و کاملا مشخص بود از این‌ وضعیت ناراضی هستند

اون شب که تو مهمونی دیدمش بهش گفتم باعث افتخار فامیل و شهر شده. مامان هم کلی ازش تعریف کرد و بعد از اون تو فضای مجازی روابطمون صمیمانه تر شده .میدونم خانواده اش از این اتحاد ما خوششون نمیاد و اتفاقا از رو لج اونا هم شده روابطم را با این دختر بیشتر تر می کنم تا مشتی باشه بر دهان بعضیا 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد