دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

نصف شب که بیخوابی زده بود به سرم با یه صدای عجیب درگیر بودم که از تو متکام میومد صداهایی با فاصله منظم مثل صدای اره برقی همش فکر می کنم چه قسمتی از خونه داره خراب میشه یا گسل های تهران فعال شدن گردو هم بیدار شد و گفت صدای لوله های آبه و منتظر یه فاجعه بودیم که صدا قطع شد و معلوم شد داماد طبقه پایین این پهلو اون پهلو شد و خر و پفش قطع شد 

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم گلی سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 10:20 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد