دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

_میگم ماسک بزن میگه من جایی نبودم میگم مهمونی بودی من که جایی  نبودم ماسک زدم میگه تو دیوانه ای  منم دیوانگی را نشونش دادم پاشدم اومدم خونه خودم 

_میگم می خوام برم تور میگه کروناست میگم ۳ تا ماسک می زنم و فضای بازه میگه بشین تو خونه اون وقت هم دیروز هم امروز خودش بیرون بوده 

_میگم حالت چطوره میگه شیره تریاک خوردم بهترم 

_میگم مراقب خودت باش میگه تو شرکت همه  رعایت می کنند میگم چند نفرید تو یه اتاق میگه ۱۵ نفر 

_میگم نمیام اونجا کرونا میگیرم میگه من که جایی نمیرم میگم فردا شب چیکاره ای میگه هم خونه ایم مهمونی داره همینجام میگم کیا هستن میگه بچه های کلینیکشون

_میگم نرو خونه فلانی میگه فلانی خیلی رعایت می کنه ترس نداره میگم اتفاقا چون رعایت می کنه میگم نرو چون از رفتنت خوشحال نمیشه 

_میگم چرا رفتی بالا میگه کسی که نبود فقط فلانی و فلانی و فلانی و فلانی و فلانی و فلانی و بچه هاشون بودن شوهراشون هم تو هیئت بودن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد