دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

آدرس یک باغ رستوران را استوری کرده بود

نوشته بود اتوبان ذوب آهن و تصور کردم خاطره ی اون جمعه هایی که تو بچگیم از اون مسیر می رفتیم زرین شهر و باغ بادران و ... 

نوشته بود کنار گذر شهر ابریشم یاد باغ ابریشم افتادم و آخرین سالی که اصفهان دانش آموز بودم و رفتیم اونجا اردو  و خاطرات گنگ یک فیلم دیدن وسط اردو 

نوشته بود کلیشاد یادم افتاد به کسی که  مال اونجا بود 

استوری ورق خورد ولی من بین خاطرات شیرینم گیر کردم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد