دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2795

هیچی نمی خوام جز یه دنیای خالی از آدم

2421

خودمو میزنم به بیشعوری تا از دردسرهای بعدی خلاص بشم

میدونم باید احوالپرسی میکردم ولی ایشالا که همه چی خوبه و بقیه ماجراها هم به من ربطی نداره 

2392

زندگیم خیلی پیچیده میشه و نمیتونم هیچ نتیجه گیری کنم

2109

در برخوردهای کوتاه با بعضی غریبه ها خیلی انرژی مثبت میگیرم 

2087

بدجور تو ذوق آدم میخوره

2065

جای صبح و غروب جمعه عوض میشه

1973

یه چیزایی آرزو میشه که یه زمانی حالم ازش بهم میخورد

مثل  صحنه ای که هر روز تو بالکن روبروی کلاس میبینم

1812

از همه آدمهای دنیا میترسم

1763

تو خودم مچاله میشم

1687

فقط زنده بودن و سلامتی اش را میخوای

1598

باید قبول کرد که نمیشه 

1526

هیچ کاری نکردن ,

بیشترنتیجه میده

1385

اینجوریا هم که همه فکر میکنند نیست

و قلب مهربونی ندارم 

و دلم میخواد سر به تن هیچکی نباشه

1304

نمیدونی کار درستی کردی

یا گند زدی به همه چی

1271

باید تو هیاهوی این شهر گم شد

1190

خیلی گناه دارم

1105

ترین های زندگی

تهوع آورمیشه

1086

به جای شمع,

رو کاکتوسم تمرکز می کنم

1075

چند قطره اشک

به زور آهنگ غمناک 

و کلی فکر ناامید کننده

کافیه برای بی خیالی 

و شروع دوباره



1072

حالم از چس ناله های عاشقانه بهم می خوره

1052

زل زدن به سقف،

بیشتر از

خیلی دوستی ها

و محبت و رفاقت ها

جواب میده

1043

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

905

نمی دونی داری

مهربونی می کنی

یا تحمل

یا حماقت

853

به جای پاک کردن

باید خط خطی کرد

742

پسرفت میتونه

باعث پیشرفت بشه