دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

3098

همه امیدوار بودند که وجود داماد جدید انگیزه بشه برای من که ازدواج کنم ولی کاملا نتیجه عکس داده و دلم می خواد خفه اش کنم از بس هر روز اینجاست و اصرار هم داره وقتی میاد همه خانواده جمع باشیم و در نهایت به خواهر کوچیکه گوشزد کردم که من اگه قرار بود هر روز یه مرد را تحمل کنم خودم ازدواج می کردم پس به شوهرت بگو‌ بیخیال دورهمی بشه

3096

از مهاجرتش نوشته  ترک خانواده و نامزدش به خاطر ادامه تحصیل بعد ازش پرسیدن نامزدیت چی شد نوشته هیچی دیگه دیدیم من اینجا اون اونجا و نمیشه تمومش کردیم 

یه قصه ی تلخ آشنا


3095

طرف خفه مون‌‌ کرد اینقدراز ....استوری گذاشت و تاریخچه ... را گفت  منم  هاید استوریمو برداشتم تا موهای زن نامحرم ببینه و اگه واقعا اعتقاد داره گناه کنه و اگه همچنان منی که ممکنه بازم از این عکسها بذارم را  فالو کنه معلومه ریاکاره و پدر سوخته ای بیش نیست هرچند که قبلا بهم ثابت شده

3092

خوشتیپ جان اولین پست اینستاگرامم را لایک کرد که بگه همه پست ها را دیده 

تا باشه از این استادهای جیگر جان 

3090

به آدمهایی فکر می کنم که روزی برام عزیز بودند ولی از چشمم افتادند و چه تجربه تلخیه این اتفاق 

3087

هنوز عاشق ترینم؟

3085

از صدای ضبط شده خودم متنفرم ولی الان تو پیج مدرسه شنیدم قابل تحمل بود درحدی که شک کردم خودم باشم دم خودم گرم  چه با صلابت و رسا حرف می زدم 

3084

الان از گرما تبخیر شدم بعد دم صبح سگ لرز می زنم بهار مشکلش چیه

3081

کاش می فهمیدم اون پیش افتاده کیه که همیشه قبل از من تو هر سایت و اپلیکیشنی رفته وبا فامیلی من یوزرنیم ساخته 

3077

بچه ای که سال ۸۲ سقط شد اگه بود الان ۱۸ ساله و کنکوری بود چقدر دردناک 

3077

مامان چند روز پیش داشت دستور شیرینی نخودچی را از تو تلگرام می خوند گفتم وقتی آماده اش هست خوشمزه و ارزون چرا باید خودم درست کنم  ولی مامان ادامه  داد و تا آخر دستور را خوند در حالی که من یک کلمه اش را گوش نکردم حالا گوگل بهم دستور شیرینی نخودچی پیشنهاد داده  من که فضولی های گوگل دیگه برام عادی شده ولی به مامان گفتم کلی ترسید حداقل دیگه هیچ وقت دستور شیرینی  نمی خونه

3074

یکی زیر پست های ایرج ملکی نوشته آقا من سر در نمیارم همتون دارید مسخره بازی در میارید یا جدیه 

3071

 چه جوری برای اون تراپیست احمق توضیح بدم الان چه حسی دارم چه جوری بهش بفهمونم  خودم سنم را می دونم و مغزم خوب و بد را تشخیص میده ولی دلم ازش فرمانبری نداره وگرنه بیا منم تا صبح برات حرف قشنگ می زنم 

3069

خرس قطبی شعورش می رسه که زمستونا اخلاق نداره و باید بخوابه ولی هستند اشرف مخلوقاتی که هر زمستون گند می زنند به حال خودشون و دیگران 

3065

خوب بود اون آهنگ « خوشبختیت آرزومه حتی با من نباشی» سیامک عباسی را می نوشتم ولی من انسان مهربانی نیستم و اون آهنگ ستار ... میاد تو ذهنم

3058

در حال حاضر تنها کسی که دلتنگشم فلافلی سر کوچه است

3054

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

3053

چی میشه اگه به فامیل و دوست و آشنا بگم مهاجرت کردم اروپا بعد برم یه گوشه دنج تو یه روستا و راحت زندگی کنم

اینجوری هم خانواده را از دست نمیدم هم شغلم را دارم هم از دست گه خورا راحت میشم 

3050

فقط با مرگ من این گره باز میشه

3034

بهش میگم غصه را بریز دور میگه ریختم دور که دارم شجریان گوش میدم در حالی که خودم همون موقع داشتم خوشحال و شاد و خندانم گوش می دادم 

زمان میبره تا بفهمه من چقدر دیوانه تر از اونی شدم که می شناخته

3030

پست ۳۰۳۰ را می نویسم به افتخار خودم که در سن ۴۶ سال و یک ماه و نیم همچنان زندگی پر هیجانی دارم حتی به غلط و تا این لحظه تا تونستم به زندگی ام گند زدم ولی از همین زندگی کوفتی پر دردسر چه لذت هایی که نبردم تا باد چنین بادا

3027

امیدوارم مهندس.... منو ببخشه ولی بازم یاد لیست اهدافش افتادم و کلی خندیدم البته وضعیت خودم خنده دارتره چون لیست اهدافمو جوری قایم کردم که خودمم پیدا نمی کنم و امیدوارم تا زمانی که در قید حیات هستم پیداش کنم وگرنه بازماندگانم به جای عزاداری کلی شاد میشن

3023

شاید لازمه خودمو‌ به گند بکشم تا این همه وفاداری بی دلیل جبران بشه 

3021

...... با دخترخاله ام نیت کردیم و شمع روشن کردیم حالا اون داره به یکی یکی نیت هاش می رسه و به یکی یکی نیت های من ریده میشه و به این ترتیب پروژه ی ....... هم از سال دیگه برای من کنسله 

3019

به جهنم

3018

وقتی اصلا گرسنه نیستم و کلی چیز سالم تو خونه هست که بخورم چرا ۲ ساعته مغزم جیغ می زنه که هات داگ می خوام  

مگه پیام سیری بهش نمی رسه پس با هات داگ چیو می خواد جبران کنه  

3011

خبری که امروز درباره پروازها اومد می تونست چه استرسی بهم وارد کنه ولی الان عمیقا احساس آرامش می کنم که این موضوع دیگه برام مهم نیست

3009

پیرمرد چرا اینقدر منو شرمنده می کنه 

استادی که تو دانشگاه ازش متنفر بودم و حالا که پیر و بیماره اینقدر بی توقع محبت می کنه و من در مقابلش چه کار می کنم؟ هیچی

وقتی برای تولدم پیام داد یادم افتاد خیلی وقته احوالشو نپرسیدم و فکر کردم از این به بعد بیشتر باهاش حرف بزنم ولی اینقدر درگیر بودم که یادم می رفت و فکر کردم شب یلدا بهانه ی خوبیه و بازم یادم رفت و دوباره خودش پیام داده 

یا دوست مهربون دیگه ای که همه جا بلاک شده و با اس ام اس بهم تبریک گفته 

و این مدل دوستان کم ندارم 

شاید وقتش شده با این فکر بدبینم کنار بیام و بپذیرم که بعضی از آقایون واقعا محبت می کنند و دنبال چیز دیگه ای نیستند 

آخه یه پیرمرد سرطانی که اون سر دنیاست چه خطری برای من داره حالا یه بارم یه حرف خارج از محدوده زد و احساسش را ابراز کرد چرامن باید بترسم 

به خصوص این دو سال همه را از خودم دور کردم فکر می کردم اینجوری متعهدترم 

 متعهد به چی؟ به باد هوا 

2998

تو اینستاگرام یه فضولی کردم و پیج به پیج رسیدم به جایی که شاخ در آوردم از چیزای عجیبی که دیدم
و البته نمی تونم به هیچکس بگم چون برای همه سوال پیش میاد که من چرا رفتم تو اون پیج 
اون سالن زیبایی و قر و ادا همه از مهریه و پول هایی که از این بدبخت گرفته و اینقدر لجم گرفته که فکر کنم حاضرم وارد این میدان جنگ بشم

2997

تقسیم کار شده که هر روز چه معلمی تکالیف را تو گروه اعلام کنه دیروز نوبتش بود بهش پیام دادم باز نکرد منم صبح زنگ زدم به معاون مدرسه و گفتم این وضعیت را سر و سامون بده و یه آشی براش پختم با یه وجب روغن حالا تازه امشب پیامم را دیده و نوشته شرمنده شرمنده و نمی دونه همه ماجراهای امروز زیر سر من بود سزای آدمی که پیام منو دیر ببینه همینه  اگه دیده بود مثل قبل در برابر تنبلیاش سکوت می کردم و خودم کارشو انجام می دادم ولی سین نکردن پیام گناهی نابخشودنیست 

2996

یه فکر نکبت افتاده تو سرم که دارم از وفادارترین مرد روزگار فرار می کنم و چه اشتباه بزرگیه و یه فکر قشنگی میگه که من خدای اشتباهات بزرگم پس حیفه که اشتباه به این زیبایی را به کلکسیونم اضافه نکنم 



2995

خودم دیر فهمیدم هنوزم بعضی وقتا یادم میره کاش اطرافیانم و هر کسی منو می بینه و می شناسه هم بفهمه که من آدم زندگی متاهلی نیستم من از محدودیت متنفرم من نمی تونم یه آدم دیگه را طولانی مدت تحمل کردم هر موقع هم تحمل کردم عذابی بوده برای خودم و طرف مقابل حتی اگه به میل خودم بوده من نمی تونم زیر سلطه یه مرد باشم من نمی تونم خودم را به خاطر کسی دیگه تغییر بدم و اگه یه زمانی این کارو کردم فشار روحی روانی زیادی تحمل کردم من نمی تونم با کسی سازگار باشم من باید تنها باشم تا آخر عمر 

2994

اون روز که غمگین بودم می تونستم یکمی دربارش تصورات خوب داشته باشم خاطرات بچگیامون یادم افتاد و خاطرات نوجوونی ولی الان که در نرمال ترین وضعیت روحی روانی هستم مطمئنم که  نمی تونم تحملش کنم و  احساس خوبی بهش ندارم و از اینکه می خواد بهم نزدیک بشه می ترسم و البته بازم همون احساس نکبتی که خودم هم همچین آدمی هستم برای یکی دیگه 

خلاصه احساس بدی بهم میده دفعه پیش که بهش جواب رد دادم بیست و دو سال پیش بود و تا ۵_۶ سال پیش جواب سلام هم به زور می داد در این حد کینه ای و این دفعه که می دونم به جاهای خوبی ختم نمیشه حتما قهرمون میره تا آخر عمر به جهنم

2981

میگه اصلاحت می کنم میگم از این حرفام گذشته میگه تا آخر عمر وقت داریم میگم باشه تو و هنرت میگه ولی می دونم ب... میرم

2978

کسی که این همه بهش محبت کردم  چه جوری دل می شکونه و کسی که دو ماهه از من فحش  خورده بلاک شده پاک شده  چه تلاشی می کنه برای همدردی و آرامشم و چه خوب و شفاف همه چی را توضیح میده و سوتفاهم را از بین میبره تا فکرم مشغول نباشه 

2961

میگم فیلم تموم شد برم فیلم بعدی میگه کوفت ,معتاد,بسه اون لپتاپ را ببند بسه دو دقیقه بعد میگم حوصلم سر رفت 

2960

به زور چشمامو باز کردم فوری اینترنت گوشی را روشن کردم ببینم  امروز چی فرستاده یه کلیپ پاییزی با صدای افتخاری 

روزمو ساخت 

2956

بهش میگم برای این هایلات یه متن بنویس میگه خودت بنویس من ادیت کنم میگم اگه می تونستم که منت تو رو نمی کشیدم می خنده میگم حتما بنویس که معرفی این فیلمها دلیل بر تاییدشون نیست میگه این قسمتشو من گردن می گیرم تو نترس و حرصمو در میاد که چرا نسل ما اینقدر محتاط و گاگوله متن را شاعرانه می نویسه و منظور اصلی هایلایت را نمیاره توش و من به خودم لعنت می فرستم که چرا دو خط متن را خودم ننوشتم و حالا چه جوری بهش بگم این خوب نیست که تو ذوقش نخوره و اصلا هایلایته اونقدرا هم مهم نیست و اصلا مردم نفهمن ما چه غلطی می خواهیم بکنیم چه اهمیتی داره و اصلا بهش بگم و بهش بر بخوره خب قراره با هم کار کنیم و حق داریم ایراد بگیریم و بعد یادم افتاد به دعوایی که سر اون استوریا داشتیم و پاک کردن استور یایی که گذاشته بود عصبانیتم به خاطر مقاله ی اون دختره هی می گفتم من نسبت به دوره ... اول تعصبی ندارم ولی این دختره غلط کرده درباره .... این حرفا را زده این مقاله سیاسیه و به معماری ربطی نداره و اونم می گفت الان عصبانی هستی اینجا منظورش از فاشیست اونی نیست که تو برداشت کردی و من در حالی که دستام می لرزید می گفتم من اصلا یه آدم عامی هستم و حرف شما ها را نمی فهمم و این مقاله را توهین می دونم به بخش بزرگی از تاریخ ایران اونم می گفت بذار آروم شدی حرف می زنیم و من هنوزم آروم نشدم و دیگه نمی ذارم تو پیجم اثری از اون دختره باشه و اصلا نمی دونم چرا من خود رای باید این مشارکت و همکاری را شروع می کردم

2953

دایرکت اینستاگرام اگه اون قسمت seen شدنش حذف بشه بهترین راه ارتباطیه 

 معلوم نمیشه پیام رسیده یا نه نت وصل بوده یا نه طرف مقابل آنلاین بوده یا نه اصلا زنده بوده یا نه فقط میره و حتی میشه ندیدش و قاطی پیام های بعدی گم بشه 

2951

تنبلی و مقاومت عجیبی برای جابجایی عکس دارم و می دونه که مثل همیشه بدقولی می کنم

میگم امروز خیلی مشغول بودم نتونستم عکسا رو ادیت کنم میگه اشکال نداره منم با خیال راحت میرم فیلمم را پلی می کنم ببینم که ارور میده از هر کی می پرسم نمی دونه بهش صوتی میدم بپرسم می دونه باید چیکار کنم که وسطش یادم میفته چند دقیقه قبل چه بهانه ای آوردم پس فرصت فیلم دیدن هم نباید داشته باشم  

واقعا نمونه ی کاملی از یک دروغگوی کم حافظه ام