دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1905

همین اول صبح حالم داشت بد میشد و یه عالمه غصه میخواست بریزه تو دلم ولی صدای نماز خوندن مامانم آرومم کرد 

و یادم آورد که خیلی چیزا دارم که باید قدرشون را بدونم

 بیخیال نداشته ها

1890

بازی که تو گوشی داشتم باز نمیشه حوصله دانلود بازی جدید ندارم 

آدامس هم ندارم 

به شدت دلم سیگار میخواد

1874

تلگرام و اینستاگرام و توییتر را بالا پایین کردم و خبری نبود

از تو کوچه صدای دزدگیر اومد رفتم سر پنجره که وسط این بیخوابی حداقل دزد بگیرم که اونجا هم خبری نبود

فقط صدای بارون دلخوشی این شب زنده داری شده

از اون شبا بود که از خستگی خوابم نبرد 

1860

بی خواب که بودم فریدون فروغی هم گوش میدم که پاک خواب از سرم بپره

"دو تا چشم سیاه داری 

دو تا موی رها داری "

1859

و این منم زنی عاشق در آستانه بهار

1851

شهرداری یه کار اداری دارم

آقایون تشریف بردند ناهار و نماز

نشستم تو محوطه آفتاب عالیه باد تندی میاد یه دم جنبونک نشسته لب نیمکت

دلم میخواد تا شب اینجا بشینم

1846

چاقو نزده به کسی هندونه ندی ممد آقا

هتدونه چابهار آوردیم

شیرین

بله کارت خوان هم داریم

1827

دلم غروب جمعه زاینده رود را میخواد تا در حد مرگ دلم بگیره و زار بزنم 

1772

دل درد شدید پریودی دارم 

کارهای خونه تکونی داغونم کرده و بدنم درد میکنه

به شدت خوابم میاد 

حال و حوصله و اعصاب ندارم

زنگ بعد با اولیا جلسه دارم 

زنگ تفریح باید با همکارا مسابقه شطرنج بدم

شبم مهمون دارم 

خونه زندگیم هم بهم ریخته است

خرید هم باید برم

مرگ که نه ولی دوست دارم چند ساعتی از روزگار محو بشم

1765

"هنوزعاشق ترینم ای تو تنها باور من"

معین گوش میدم...

1754

تا همین چند دقیقه قبل حالم خیلی خوب بود فقط بی نهایت خسته و کوفته بودم ولی حال بد ناگهانی میاد مثل یک طوفان 

بغض میکنم بی حوصله میشم دلم آهنگ غمگین میخواد و چیزایی که نباید یادم بیفته میاد 

یه وقتایی فکر میکنم همه چی درست شد ولی واقعیت اینه که نمیتونم فراموش کنم 

چطوری میشه بیست سال ازعمرم را دور بریزم  

1738

تو این هوای آفتابی و سرد روحم رفته چهارباغ بالا قدم میزنه

1635

دارم رادیو چهرازی گوش میدم 

صدای کلاغ حواسمو پرت میکنه میرم پشت پنجره ببینم چرا کلاغ این وقت شب غار غار میکنه 

صدای کلاغ از تو هدفون میاد

1619

نه ذوقی

نه عشقی

نه شوری

1599

یه حالی هست که فکر میکنی بدتر از این نمیشه

هیچی خوشحال یا ناراحتت نمیکنه

هیچ کسی را تو این دنیا دوست نداری

هیچ انگیزه و هدفی نداری

تو همین حال آفتاب هم کم رنگ میشه و انگار عصر پاییز شده

تو این حال فقط باید مُرد 


1583

احساس هست ولی کم است

1558

میرم تلگرام حوصله کسی را ندارم

میرم اینستاگرام عکسها دیر بازمیشه میبندم میام بیرون

میخوام کتاب جدید شروع کنم نمی تونم انتخاب کنم

تلویزیون را روشن میکنم میزنم کانال مستند یه مستند درباره نگاتیو و لابراتوارهای  فیلمسازی, صدا را کم میکنم 

تلفن زنگ میخوره شماره دوستم را میبینم حوصله حرف زدن ندارم یه بالش میزارم رو تلفن که صداشو نشنوم

هیچ آهنگی نمیتونم گوش بدم 

یاد مزرعه ام میفتم

عصر جمعه  خاکستری سبز میشه

باید گندم ها را درو کنم و شیر گاوها را بدوشم و پشم گوسفندم را بچینم. 

شاید هیچ وقت در دنیای واقعی  نتونم کشاورزی کنم یا به گاو و گوسفند نزدیک بشم ولی مطمئنا بودن تو همچین فضایی میتونه حالمو خوب کنه

1500

از خودم راضیم

1476

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1427

آسمون بغض کرده 

و من باریدم

1415

دلم میخواد همین جا سر کلاس رژ بزنم 

1389

فقط خودم و خودم

1356

این نصفه شبی

و سردرد

و فکر و خیال

نوک زدن این یا کریم به شیشه را کجای دلم بزارم

1345

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

1257

تا دیروز همش روی سر و کله هم بودند 

 از سر و صداشون کلافه شده بودم

حالا یکیشون این طرف پنجره

 و یکی دیگه اون طرف نشسته

ساکت و بهم پشت کردند

دلم گرفت

1100

حالم از این دنیا بهم میخوره 

927

دو تا کار میتونم بکنم

یا این حال بد را تحمل کنم

یا اون حال بد را

872

تهوع گرفتم

829

بوی بارون و

یاس امین الدوله

757

حس یک  معلم بازنشسته را دارم

721

فکرم

درد میکنه

714

یکی از قانونهای نانوشته ام که میگه:

" کارهای یواشکی بهترین خاطرات را میسازند "

را چند جا خوندم 

نانوشته ای که همه جا نوشته شده!

669

بی دلیل دلتنگم

650

خنده در اوج عصبانیت

گریه تو اوج شادی

قهر در اوج عشق

بوسیدن تو اوج نفرت 

بندری گوش دادن در اوج دلتنگی

یه چیزیم میشه


617

کشف کردم ,

شباهت شالم 

و

ملافه ی

رختخواب مادربزرگم 

11

گریه ام میاد

7

دلتنگم ,هم برای تو هم برای بارون