همه زندگیم
تنها چیزی که خوب یاد گرفتی
و البته من تلاشی برای یاد دادنت نکردم
ولی دوست داشتم یاد بگیری
و البته خودمم زیاد اینجوری نبودم
و نمیدونم چطور یاد گرفتی
و البته دوست داشتم که زیاد اینجوری باشم
این بوده که خودت باشی
بدنیا اومدی و دنیام شدی
"با مامانم رفتیم کادوی تولدمو بگیریم
قبلش رفتیم سینما
مامانم حس خود هنرمند پنداری داشت
و به فیلمای مزخرف علاقه ی عجیبی نشون میداد
تو سینما هیچ کس تکون نمی خورد و
انگار حتی نفس نمیکشیدند
همه حواس من به پاستیل توی کیفم بود
اون موقع ها پلاستیک بی صدا تولید نشده بود"
میدونم اینجوری تعریف میکنی
گردو
منو ببخش
میخونم " من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم"
میخونی "به تو میگم عاشقی ثمر نداره واسه تو جز غم و دردسر نداره"
نمیدونی دارم تربیتت میکنم
نوشتی هه هه چه جالب
نوشته اس ام اس احساسی نداری
نوشتی نه
نوشته از بس بی احساسی
نوشتی خدا شفات بده
نوشته همچنین
دیشب از شدت بی خوابی و بیکاری تو گوشیت فضولی کردم
میدونم اینجوری بی خیال و بی احساس نمی مونی
دوستات رو درِ کیفت
یادداشت و خاطره نوشتند
همیشه از این کارا
بدم میومد
حالا نباید تو ذوقت بزنم
باید ابراز احساست هم بکنم
خاله کوچیکه اینقدر بزرگ شد که
به جای من
با دوستانش بره سینما
تو هم بزرگ میشی و
من که
به تنهایی سینما رفتن عادت دارم
من:برای تحصیل برو خارج
منم بازنشسته شدم میام پیشت
گردو:کدوم کشور
من:فرقی نمی کنه
فقط جایی باشه من بتونم راحت دوچرخه سواری کنم
حتی دیگه تو هم بهانه شون نیستی
گردو:نسل بابایی ادامه نداره
من:چرا؟
گردو:چون من دخترم
من:وا چه حرفا! چه فرقی می کنه
من:حالا شاید عموت پسر بیاره
گردو:شاید
من:تازه باباتم هنوز فرصت داره
اول مهر که شد کلی توپ و تشر زدم که
اینترنت فقط آخر هفته ها
فیص بوق تعطیل
و ...
تو این ده روز دوبار اینترنت را شارژ کردم
از بس این کلاس ششمی بیکاره
وقتی می خواهیم جای خوبی بریم
من:گردو بیدار شو
تو:چرا
من:می خواهیم بریم
تو:آخ جون
دستشویی
مسواک
دست و صورت
لباس
مو
5 دقیقه بعد
تو: من حاضرم
وقتی می خواهیم بریم مدرسه
من:گردو بیدار شو
تو:چرا
من: دارم میرم
تو:باشه
من:پاشو خواب می مونی
تو:5 دقیقه دیگه
من:پاشو کیفتو حاضر نکردیا
تو:2 دقیقه دیگه
من:سرویسم رفت پاشو
تو:باشه چرا داد می زنی
من:پاشو تو رو خدا
گردو:مامان فیلم عروسی شما هم مثل فیلم عروسی خاله زهرا بود؟
من:یعنی چه جوری؟
گردو:این که چند تا عکس ها را با هم ادیت می کنند و بقیه چیزا
من:آره
گردو:واقعا؟
من:وااا مگه چند سال گذشته!
گردو:پس چرا سی دی نیست
من:اون موقع سالای آخر عمر ویدئو بود
گردو:اون موقع پاورپوئینت بود؟
من:آره
گردو:پاور پوئینتِ چند بود؟
من:شب بخیر
گردو:مامان چرا از بچگی من عکس تو کامپیوتر نیست
من:این همه عکس داری
گردو:نه,از اون موقع که بدنیا اومده بودم
من:خب اون موقع گوشی دوربین دار و دوربین دیجیتال نبود
با دوربین معمولی عکس می گرفتیم و چاپ می کردیم
گردو:!!
من:فیلم می خریدیم میزاشتیم تو دوربین عکس 24 تا یا 36 تا عکس می گرفتیم کلی پول چاپ می دادیم و عکسها را می گرفتیم, تازه نصف عکسها هم خراب بود
گردو:یعنی چی
من:شب بخیر
گردو:مامان دقت کردی این همه عروسی رفتیم تا حالا خونه هیچ عروسی تو کوچه بن بست نبوده؟
من:مال ما بود
به دغدغه ها و سرگرمی هام,تابستونی که تو همین سن و سال تو بودم فکر می کنم
سنگ یه قل دو قل خوب
دوچرخه ای که برام کوچیک شده بود
بتونم بیشتر از دختر همسایه حلقه هولاهوپ بزنم
میوه از ج تو بازی اسم فامیل
واکمن قرمز پسر عمو
دل دیوونه ای دل
هر جوری هست باید تا بالای درخت بادام باغچه مادر بزرگ برم
کفش قرمز پاشنه فلزی
موهامو کرنلی بزنم یا آلمانی
علی کوچولو این مرد کوچک
تنهایی سوار اسب بشم
وای الان بابا می گه بیا یکمی زبان کار کنیم
خواهر بزرگه کتاب امشب دختری می میرد را کجا قایم می کنه
و دغدغه های تو
ورزن جدید بازی سیمز را برام بخر
امشب می خوام این اهنگ مارون فایو را دانلود کنم
سارا 5 تا وبلاگ داره و من 4 تا
مامان میشه من تو سایت...... ها عضو بشم؟
فکر می کنی حسین چند سالش باشه؟
امروز تو بسکتبال 2 تا گل زدم
برای عروسی برام ناخن مصنوعی می خری؟
بیا ببین موس وبلاگم را کیتی کردم
اس ام اس نازنین را خوندی؟
سی دی براتز منو ندیدی؟
حوصله ندارم بیام خونه مامانی
تو نسخه انگلیسی پاندا,جک بلک جای پو حرف می زنه
به خاله گفتم ماداگاسکار 3 را دانلود کنه
چرا گروه آرین کنسرت نمیزارند
من تنگه واشی نمیام
برام همستر بخرید
منو مسابقه رقص ببرید
گوشی ام را می برم با دوچرخه سواری آهنگ هم گوش بدم
نسخه دوبله شده اش را نمی خوام کلی ازش زدند
و ....
در امتحانات ترم پیش فقط کتاب می خوندی
ولی این ترم پیشرفت چشم گیری داشتی
تونستی متن و معنی چند آهنگ ریحانا و جنیفر را حفظ کنی
زندگی مثل سه تا بازی می مونه
شطرنج که باید فکر کنی و مبارزه کنی
تخته نرد که باید ریسک کنی
منچ که باید شانس بیاری
از سخنان حکیمانه گردو
دو ماهه بودی
شب ها تا صبح روی پای من می خوابیدی
یک شب تابستانی
من و تو تنها
چراغ خاموش بود
آروم آروم پا را تکان می دادم
لالایی می خوندم تا بخوابی
نمی خوابیدی و نق می زدی
پنجره ها باز بود
نسیمی پرده را کنار می زد
نور چراغانی کوچه می افتاد رو دیوار
خانه یکی از همسایه ها عروسی بود
خواننده آهنگ امید را می خواند
ای گل رویایی ای مظهر زیبایی
خیلی دلم گرفته بود اون شب
هنوزم از اون آهنگ بدم میاد
امروز وقتی تو تاکسی شنیدم یادم اومد
دوست گردو وقتی اومد,با خودش یک سوسک پلاستیکی آورده بود و همه را می ترسوند
وقتی می خواست بره گفت سوسکم و انتظار داشت تا من سوسکش را تو اون وضع بهم ریخته بعد از مهمانی پیدا کنم
گفتم پیدا می کنم میدم گردو برات بیاره
شب خواب دیدم سوسکه اومد زیر بالشم
وحشت زده از خواب پریدم و نشستم
خواب و بیدار فکر کردم سرم را روی بالش بزارم تا سوسکه فرار نکنه
صبح تا بیدار شدم زیر بالشم را نگاه کردم!!
داری ارگ می زنی
می خوام هدفون بزارم, پشیمان می شم
میام کنارت می شینم
تو می زنی و من با صدای بچه گانه می خونم
ترنم قشنگه توش پر از پلنگه