ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
دیگه وضعیت روحی ام به جایی رسیده که به حمام عمومی هم راضی شدم
خواب دیدم دسته جمعی رفتیم حموم من یه چیزی جا گذاشته بودم برگشتم خونه و چند بار صحنه ی ورودم به حموم تکرار شد ولی آخرش نتونستم برم پیش بقیه .یه حموم قدیمی بود همه را گم کرده بودم اشتباهی رفتم یه جایی که پله های سنگی قدیمی داشت و یه استخر بسیار بسیار بزرگ که بخار کرده بود و از سقفش بارون میومد. ترسناک بود ولی وقت نداشتم بترسم بدو اومدم بالا که برم دنبال بقیه یه سری دیگه پله را رفتم پایین از لبه ی یه دیوار گردو را دیدم و ازش پرسیدم راه ورودی کجاست و بعد بیدار شدم
این استخر و حموم یا هر چی که بود را قبلا هم تو خواب دیده بودم