دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

می خوام به گذشته فکر کنم می خوام نگران آینده باشم ولی دیگه حوصله ای برای فکر کردن نمونده 

حتی الان هم برام مهم نیست به جهنم هر چی می خواد و هر طور می خواد پیش بره 

کسی که وقتی پریودم منو عاشق خودش کنه قطعا با بقیه خیلی فرق داره 

نمیدونم چی داری که شبیه مهره ماری که چشام میگیره

باید زودتر میدیدمت همین الانشم برای بودن دیره 

ناصر زینلی

تکه هایی از یک کل منسجم 

پونه مقیمی


سری before را برای بار چندم دیدم 

دشمنیمون سر جاش  ولی  عدس پلو نذری را میفرستم برات 

نصف شب که بیخوابی زده بود به سرم با یه صدای عجیب درگیر بودم که از تو متکام میومد صداهایی با فاصله منظم مثل صدای اره برقی همش فکر می کنم چه قسمتی از خونه داره خراب میشه یا گسل های تهران فعال شدن گردو هم بیدار شد و گفت صدای لوله های آبه و منتظر یه فاجعه بودیم که صدا قطع شد و معلوم شد داماد طبقه پایین این پهلو اون پهلو شد و خر و پفش قطع شد 

معین هنوز به اصفهان برنگشته و دلش پر از غمه  و تموم دنیا براش جهنمه ، هر چی  از سوز دلش بگه به خدا بازم کمه چه کنه با کی بگه عقده دل را پیش کی خالی کنه و دردش را با چه زبون به این و اون حالی کنه

چطور بعضیا را هیچی ناراحت نمی کنه و چطور همه چی منو ناراحت می کنه

یک شنبه غم انگیز

امروز همش دلم گریه می خواد مثلا الان یاد مادربزرگم افتادم و دلم می خواد یک بار دیگه  تو خونه اش ببینمش از پله ها تند تند بالا پایین بره مامانمو صدا کنه با پدربزرگم دعوا کنه کشمش پلوی خوشمزه بپزه و همین جوری که ساکته به کارهای ما نگاه کنه و من احساس کنم یه دختر خنگ دست و پا چلفتی ام ولی نبودم وگرنه اونقدر بهم امیدوار نبود و ازم انتظار موفقیت نداشت 

دوباره میرم فیلم خاکسپاری را می بینم گریه ام بند نمیاد. اون پسر چطور چسبیده بود به جنازه ی مادرش .مادرش چقدر قربون صدقه موهای فرش میرفته .الان  چطور تونست این بچه را تنها بذاره
 استرس می گیرم نمی خوام بچه ام بی مادر بشه.از بیرون اومدم دستامو درست شستم؟ برم آب نمک قرقره کنم .تو دسشویی  نگاهم میفته به صورتم ریمل و خط چشمم از شدت گریه همه صورتمو سیاه کرده آب نمک بینیمو می سوزونه ، فکر می کنم این چه بلایی بود که سرمون اومد و دوباره  گریه

از خاکسپاری و جنازه و قبر همکارمون فیلم گذاشتن تو گروه و دوباره قلب درد گرفتم 

خب این چه کاریه تو این وضعیت و شرایط روحی مردم 

همه از رفتنش سوختیم ولی گذاشتن این فیلمها کار درستی نبود 

بمیرم برای پسرش کاش ندیده بودم 

با پیدا نشدن نخ دندانم  فهمیدم فقط مساله بهداشت دهان و دندان نیست از نظر روانی به این کار عادت کردم و پاشم همین الان برم بخرم تا خل نشدم 

اگه قرار بود با غار غار کلاغ مسافری بیاد کوچه ما مقصد همه مسافرای دنیا میشد بس که این کلاغ ها غار کردن

_ تو چرا امسال نرفتی ... 

_ چون امسال تهران بیشتر خوش می گذشت 

باید از یاد ببری که از یاد بردیش 

چقدر این جمله غمگینم کرد چقدر تو مغزم فرو رفت چقدر بهش نزدیک شدم و چقدر حیف 

هر اپیزود رادیو نیست را گوش میدم تا چند ساعت بعدش توانایی زار زدن دارم خب چرا گوش میدم

کسی  بره سفر انتظار دارم ۲۴ ساعت با من در تماس باشه خودم برم سفر کلا یادم میره کی بودم چی بودم کجا بودم چه برسه به تماس با بقیه

و اینه که میگن آدمها را باید تو سفر شناخت حتما که نباید همسفر من شد تنهایی برم سفر ، تنهایی برن سفر باز بنده اخلاق قشنگمو نشون میدم و اینکه نمی خوام تغییر کنم بدتره

_برای چیه من دلت تنگ میشه 

_برای اخلاق گهت

از خونه یکی از همسایه ها صدای روضه میاد چقدر دلم خواست  مثل قدیما آقا روضه خون بیاد بشینم کنار مادربزرگم و های های برای روضه خودم گریه کنم 

اونی که از همه جا بلاکش کردم و بازم عید به عید اس ام اس میده اسمش را جز دوروبریای رییس جمهور تو وزارتخونه دیدم

عکس العملم  چی بود: مرتیکه عنتر 

طرف یه چیزی استوری کرده بود یه کلمه همدردی کردم تا دو ساعت از شرق و غرب و گلوبالیست و طالبان و فاحشه های مغزی و ... می گفت 

منم همین جوری که دنبال نخ دندونم می گشتم فکر می کردم چرا اینستاگرام دکمه غلط کردم نداره 

مردم چه دل پری دارن 


وقتی خونم به جوش اومده غر نزدن سخت ترین کار دنیاست

سرطان 
خودکشی
عفونت بعد جراحی 
کرونا 
کمتر پیش میاد با همکار صمیمی باشم ولی هر چهار نفر دوست های خوبی بودندو تحمل داغشون سخت بود

عشقی بین ما نیست، اما من همه‌ی حواسم به اونه، حرف‌زدن باهاش رو دوست دارم، دیدنش هم همیشه آرزومه. اما نمی‌خوام «محبوبم» باشه، چون «فَـالأحبة دائماً یرحلون»، محبوب‌ها همیشه می‌روند

نزار قبانی


آخرین پیامم را هیچ وقت سین نمی کنه

قبلا فقط می پرسیدن دماغتو عمل کردی میگفتم نه قانع میشدن این یکی گفت نیم رخ شو ببینم 

قبلا هم پرسیده بود لنز داری؟

حالا خوبه کلی ایراد داره همین دماغ کج کوله ما ولی ظاهرا اعتماد کردن برای مردم سخت شده

موسیقی زندگیم از  le moulin  داره میرسه به شب شب شعر و شوره

اولش فکر کردم متولد یک ماه بودن خوبه و یه فال می خونم ولی حالا درگیر این شدم که وقتی تو فال نوشته منت کشی نکن تا خودش بیاد با منه یا اون 

چقدر بهت اصرار کردم  توجه نکردی گفتم لابد صلاح نیست 

وضع الانم صلاحه؟می خواستی این بشم ؟ پس مبارکت باشه 

همسر کرونا بیاره تو خونه

دوز اول

واقعا از این همه استرس و غصه خوردن خسته شدم ترجیح میدم شهرام کاشانی طفلکی گوش بدم  

هفته پیش به صورت ناگهانی تمام بدنم خارش گرفت و قرمز شد مثل تاول های خیلی بزرگ یه پماد ضد حساسیت زدم و سیتریزین خوردم و به توصیه یک دوست گلاب رو بدنم اسپری کردم قرمزی ها رفتن خارش تموم شد ولی یک هفته است  بو حرم میدم 

هر چی دوش می گیرم کیسه و لیف می کشم، ملافه و لباس  می شورم بازم بو گلاب احساس می کنم و چقدرم بدم میاد از این بو 

به اون دوست هم که اعتراض کردم که این چه توصیه ای بود گفت وا مگه چشه بو به این خوبی 

می بینم که  چه وضعی داره ، شبا دیر می خوابه صبح زود بیداره تا به پایان نامه اش برسه  ولی  بازم ازش دلخورم  و بدون اینکه بدونه رفتم تو فاز قهر.چرا؟ چون مرض دارم و درمان هم نمی کنم

میگه ب ۱۲ تو گوشت و مرغه میگم خب تو سوسیس کالباس هم بالاخره یکم گوشت و مرغ هست پس ویتامین دارن فقط کنارش نیترات و آت آشغال هم هست

کارخونه های سوسیس کالباس باید به من حق الزحمه بدهند که علاوه بر  خوردن آت آشغالاشون ازشون دفاع هم می کنم

اینکه از یاد بردیش کافی نیست 

باید از یاد ببری که از یاد بردیش 

احمد خالد توفیق

_داری چیکار می کنی 

_مطالعه می کنم 

_درباره چی 

_خارج شدن باد وسط یوگا 


چشمای پف کرده از گریه ی زیر دوش