دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2844

با یه پیرمرد عرب بازی کردم کریم جاسم که فقط بلد بود مهره هاشو بدو بدو جمع کنه تو خونه و مسخره ترین بازی را می کرد دست دوم اینقدر الکی مهرشو زدم تا دبوانه بشه و برام هم مهم نبود ببازم 

الان باید تو راه مدرسه می بودم و دارم مقاومت می کنم

2594

بیشتر به پرچم حریفام دقت می کنم تا عکسشون ولی این یکی عجیب بود اخمو سیبیلو رکابی سبز پوشیده بود و یه زنجیر گنده انداخته بود

دبل را زد و قبول کردم و باخت بدم باخت وسط بازی ول کرد رفت

 خوبه عکسو آخر بازی دیدم

858

عمری

کور کور آوردم

649

احتمال مارس شدن بود

گشاد دادند

597

بزنی یا نزنی,

منو مارس کردی

558

از خودم باختم

304

با تو بازی کردنم آرزوست

270

این قمار

برنده نداشت

232

می دونست آخرش می بازه

بازی را بهم زد

216

بازی با یک اسراییلی

اسکار گرفتن جدایی نادر از سیمین را بهم تبریک گفت

گفت که دوست داره این فیلم را ببینه

گفت ماه دیگه این فیلم تو اسراییل اکران می شه و به نظرم عجیب اومد

اسم هنر پیشه زن را می پرسید

لیلا حاتمی را می گفت

گفت که زیباست

خوشحال کننده بود



214

بازی بزرگان و تقلب

167

یه وقتایی بد بازی می شه

هر گوشه یه مهره تک افتاده

دیگه هیچ کدوم از دو حریف نمی تونند بازی را جمع کنند

این جور وقتا یکی باید از این بازی دل بکنه و  این بازی لعنتی را ببنده

آره اون منم 

149

همش می پرسید چند سالته

چند تا بچه داری

دیدم بی خیال نمی شه

گفتم شش هفت تا بچه دارم

نوه هم دارم

چند روز بعد پرسید

تنهایی؟

گفتم نه,نوه ام هم پیشمه

گفت شوهرت کجاست

گفتم خودم شوهرش هستم

گفت اِ پس شما شوهر ... هستید؟

گفتم آره

گفت می گم چقدر بازیش عوض شده

گفتم چطور؟

گفت شما بیشتر از خانمتون تک می دی

گفتم خانمها محتاط تر بازی می کنند

گفت بله درسته

!!!

نمی خواستم سرکار بزارمش ولی تقصیر خود فضولش بود

آخه پسر هم اینقدر خر و زودباور

اَه

145

وقتی یه حریف قَدَر ازت باخت,بازی بعدی فقط میاد برای مارس کردنت

دیگه باهاش بازی نکن

144

دلش را باخت

137

دوازده شب به بعد نمی تونم با اسم خودم بازی کنم

آقایون جنبشو ندارند

92

رکورد زدم

5 ساعت بی وقفه بازی کردم

89

بارون می اومد

 عجله داشتم

از کنار پارک کوچیکی رد می شدم

پسر جوونی داشت مهره های تخته را می چید

روی میزی که برای شطرنج بود و سایه بان داشت

حریفی نداشت

نگاهش کردم,اونم نگاه کرد

رد شدم بازم نگاه کردم بازم نگاه کرد

برگشتم

با لبخند پرسیدم تخته؟

گفت آره

گفتم می تونم یه دست باهات بازی کنم

با لبخند گفت آره

بازی کردم

بازی زیر بارون

تجربه نکرده بودم

خیلی چسبید

باخت شیرینی بود

 یادم باشه

بازم از کنار اون پارک رد بشم

74

می گه شتولی؟

مهره اش رو می زنم

می گه باهات قهلم

هیچی نمی گم

می گه چرا اینقدر ساکتی

می گم اومدم بازی کنم نه چت

......

کم مونده بود سگ مارس بشه 

نه, دختر نبود



55

می گه خیلی خوش شانسی

می گم تو زیادی بد شانسی

42

تو بازی آنلاین ایرانیا اگه famle باشی و با male ها بازی کنی همه جوره  تلاش می کنند که به اصطلاح مخت را بزنند و اگه هم تحویلشون نگیری همه جوری سعی می کنند سوسکت کنند

اگه هم male باشی و با famle ها بازی کنی بهت می گن ضعیف گیر آوردی؟

ولی اگه male باشی و با male دیگری بازی کنی فقط بازی می کنی می فهمی فقط بازی !

39

امروز فقط باختم

30

به امید تاس بازی نکن