دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

800

همه ی عمرم

مهربونی تو

 حالمو خوب میکنه

800 تا 800 هزار تا دوستت دارم

799

 وقتی یه پیرزن مو سفید شدم

بغلش کنم و عکس بگیرم

798

مردی که همسرش تو لیستش هست

و ریلیشن شیپ را

اپن میزنه

چیزی برای از دست دادن نداره

797

یه کلاغ ک.. درسته

لب بوم ما

نیومد


796

نگاهت

دلها

خواهد برد 

(سید مهدی)


795

پاییز است

با برگ هر درخت می افتم 

به خواب که می روم 

باد مرا به سوی تو می آورد


794

از روزگار دلم گرفته

از این تکرار دلم گرفته

ابی

801


پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته

793

یک دوست قدیمی و صمیمی

792

بی همگان بسر شود

بی تو بسر نمی شود

791

همکاری خانمها با آقایان,

در صورتی که عاشق یکدیگر نشوند!

بسیار دلنشین تر از همکاری

خانمها با یکدیگر است

790

گیریم تا آخر عُمر تنها بمانی و شریکی برای زندگیت پیدا نکنی

تحمل این موضوع، بسیار آسان‌تر از آنست که

شب و روز با کسی سر و کار داشته باشی،

که حتی یکی از هزاران حرف تو را نمی‌فهمد

جورج اُورول

789

امیدهای احمقانه

788

کنار کلبه چوبی می ایستم

برگهای زرد و سرخ همه جنگل را پر کرده

چشمهایم را باز می کنم


صدا را زیاد می کنم و

خاطره دریای طوفانی

را تکرار می کنم


بازوهاش را دورم حلقه کرده

 آروم دستش را گاز می گیرم

دستهایی که آشنا نبود

را در بیداری مرور می کنم


رویا می بافم

787

این همه پاییز

و

این همه بی خیالیِ من

786

کله پوک

پیرمرد

اسمال دستمال

شیخ کالباس

گوریل

آفتاب پرست

.....

لقب های ناشناخته ها