ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
یه موزیک ویدئو عاشقانه که قبلا خیلی احساساتیم میکرد ولی الان متعجب و گیج نگاهش میکنم
مثل کسی که از یه دنیای دیگه اومده و هیچی از این کلام و تصویر نمیفهمه
و این بزرگترین تغییریه که جدیدا داشتم بی حسی کامل و مطئنم دیگه هیچی نمیتونه احساساتم را مثل قبل بکنه
یه فکر مسخره و عجیب سالهاست اذیتم میکنه
اینکه .... طلسمم کرد وچند سال بعد هم که مرد و من موندم و این طلسم که شکسته نمیشه
شاید یه قورباغه بتونه کمک کنه!
میدونم حماقته
میدونم تن اون مرده تو گور میلرزه
ولی فکره دیگه میاد و میره
وضعیت لاغری و ورزش و پیاده روی خوب پیش میره
کتاب صوتی گوش دادم ولی زیاد نخوندم و ننوشتم
یه اتفاق خوب برام افتاده اینکه بالاخره میتونم دلمو بزارم کنار و منطقی تر فکر کنم
رابطه ام با خودم بسیار زیاد خوب شده و باید بیشتر مراقب خود دوست داشتنی ام باشم
از دو جا بوهای جدید میاد ولی واقعا حوصله ماجرای جدید ندارم و دیگه اجازه نمیدم کسی بهم نزدیک بشه
امروز هم برنامه ریزی شده میرم جلو و شب این پست کاملتر میشه
روزنهم
میدونم اینقدر دیوونه ای که هنوز اینجا را میخونی
میدونم چرا جواب تلفنم را نمیدی
آره درست فهمیدی
برای خودم اون سوالها را پرسیدم
ناراحتی نداره عزیزم
فکر کن ببین کی منو به اینجا رسوند
احیانا تو نبودی؟
پس سخت نگیر قهر هم نکن
ازت متنفرم
روز دوم خیلی مشغول بودم
بعد از چند سال یه مشکل اداری مامان را حل کردم
شاگرد داشتم
بالای کمد را مرتب کردم
چند تا قبض دادم و کار بانکی انجام دادم
شب مامان به مناسب حل شدن اون مشکل شام داد
آخر شب یک داستان صوتی گوش دادم
و با یکی که بلاک کرده بودم آشتی کردم با کلی جر و بحث و متلک و هنوز مطمئن نیستم آشتی موندیم یا نه
و حالا امروز باید بیشتر کار کنم و اگه بتونم تا فردا خونه تکونی را تموم کنم دیگه میتونم با خیال راحت از اسفندم لذت ببرم
این پست کامل میشه
"برگرد عشقم تو بی من نمیتونی بمونی هنوز اونقدر تو رو میخوا م که نزارم دور بمونی"
روز سوم شادی
بعدا بلاک را باز کردم
تلگرام را نمیبندم و باید اراده کنم و خودم نرم
امروز نمیتونم ورزش کنم
این پست را تا شب کامل میکنم
21 روز شادی
لاغری
ورزش
اتلاف وقت
دوری از افکار منفی
کتاب خوندن و نوشتن
استقبال بهار
اینقدر سوژه برای 21. روز دارم نمیدونم کدوم را شروع کنم
خب همه را با هم پیش میبرم با اسم 21 روز شادی
عید به انتظارش قشنگه
عید امسالم از امروز شروع میشه و حال و هوایم را بهاری میکنم
اول اینکه 21 روز را شروع میکنم
دوم همه بلاکها را باز میکنم میدونم زیادی جوگیر شدم ولی اشکال نداره نهایتش اینه که پشیمونم میکنند و دوباره بلاک میکنم
سوم به کسی که منتظره پیام میدم
حیف دیگه نمیتونم عاشق بشم وگرنه چهارمی حتما درباره عاشقیت بود