دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

2477

هدفون گذاشته بودم و کویر مرجان  گوش میدادم آهنگی که همیشه دلم را می لرزوند بعد چند ثانیه حس کردم چقدر این آهنگ تکراری شده و استوپ کردم و کتاب صوتی جدیدم را پلی کردم 

و به این صورت کتاب نجات دهنده و همدم این روزام شده

2476

زن حقیقی از لذتی که میده بیشتر لذت میبره تا از لذتی که از مرد عایدش میشه

زوربای یونانی

2475

خونه تکونی را شروع کردم و امروز کابینت ها تمیز شدند قربون خودم برم که اینقدر عجولم

2474

زوربای یونانی

2473

مدتها بود که یه فکری تو ذهنم میچرخید ولی هیچ وقت براش وقت نگذاشته بودم 

امروزداشتم به یه ایده دیگه ام فکر میکردم و داشتم فکر میکردم تاعملی شدن چقدر کار و دردسر داره و شاید نتیجه هم خیلی خوب نباشه که نمیدونم چی شد ایده ی قدیمی تو فکرم زنده شد و فقط با چند دقیقه تمرکز در موردش تونستم خیلی خوب تو ذهنم شاخ و برگش بدم و بسازمش و نتیجه را ببینم که عملی و موفقیت آمیزه 

برعکس همیشه این دفعه شاید نمیارم و قطعا نتیجه میگیرم 

2472

خدایا مرسی خدایا مرسی خدایا مرسی 

بالاخره ایده ای که میخواستم را پیدا کردم 

مرسی مرسی مرسی 

از ذوق دارم میمیرم

2471

امروز هم ازون روزا بود که عاشق خودم شدم

2470

خب دوباره باید یه قول اساسی به خودم بدم به اضافه هزار تا فحش و لعنت تاا شاید کمتر وقت تلف کنم

درسته خیلی کار میکنم و مغزم واقعا خسته اس ولی این همه اتلاف وقت هم دیگه زیاده 

توقعم را کمتر میکنم و حداقل شبی یک ساعت مفید داشته باشم فعلا کافیه 

پس هر شبی که یادم بود میام نتیجه را مینویسم

2469

اوه یه آهنگ رشتی اومد و دلم رفت براش

"اوچوم سیایه اوچوم گیرایه "

2468

پارسال بیشتر کادر اجرایی مدرسه آقا بودن ولی امسال محیط کاملا زنونه است 

ازبعضی  گروه های شلوغ و مختلط دوستام هم فعلا اومدم بیرون و کلا مردای بالای 12 سال که باهاشون سر و کار دارم محدود شده به بقال و راننده تاکسی و سرایدار مدرسه و سه چهار تا پسر ریقوی لایک بزن  اینستاگرامی 

و به این ترتیب مراحل راهبه شدن را بسیار سریع طی میکنم

مونده کوچ کردن به یک دیر بالای یک کوه سرسبز 

2467

یه جا دیدم برای شروع گیاهخواری برنامه ریزی کرده بودند مثلا اول 30 روز گوشت گاو نخورید بعد گوسفند بعد مرغ و پله پله تا بالا

جالبه من بی هیچ برنامه  و تعصبی و فقط از رو اجباربرای  یه مشکل جسمی که احساس کردم گوشت خوردن بدترش میکنه و البته با مطالعه کلی مقاله پزشکی رسیدم به نخوردن گوشت قرمز  و پیش رفت تا الان که مرغ و ماهی و تخم مرغ محدود شده به  هفته ای یه بار و حذف تقریبی پنیر و این آخری  یعنی یک تحول بزرگ یا شایدم یه زهد بی دلیل 

من از کودکی با پنیر و چای شیرین بزرگ شدم یعنی حتی برای بهتر شدن حالم باید نون پنیر و چای شیرین میخوردم 

چای شیرین که چند ساله از زندگیم حذف شده و شکر محدود شده به شیرینیجات که فعلا حذفشون سخته و امیدوارم هرگز همین اندک خوشی را از خودم نگیرم ولی پنیر تا یک ماه پیش همدم شب و روزام بود که با یه تصمیم یهویی  و بازم خوددرمانی داره از زندگیم میره 

ولی واقعیت اینه که هنوز یه خوشی های خوردنی برام مونده مثلا از پاستای پرخامه نمیگذرم  هات داگ هنوزم خوشمزه ترینه چیپس و ماست موسیر هرگز نشود فراموش یا کی میتونه از نیمرو با روغن حیوانی بگذره

پس قرار نیست گیاهخوار یا وگان بشم ولی شاید بد نباشه دوست داشتنی هامو  کم کنم  تا این زندگی بشه یه برهوت بزرگ ببینم دیگه چی از جونم میخواد

2466

هیچ کاری نکردن و کیف کردن

2465

یه آهنگایی هست که قبل از طلاق دراوج نا امیدی و افسردگی گوش میدادم و  دوباره که  گوش میدم میبینم با وجود هزار مشکلی که الان دارم ولی از اون حس بدبختی و افسردگی که 15 سال درگیرش بودم دراومدم و همین برای خوشبختی کافیه 

تنهایی و ناامیدی که اون سالها درگیرش بودم تمام حس و حال و اتفاقات خوب زندگیم را نابود میکرد ولی این تنهایی که خودم انتخاب کردم باعث پیشرفتم شده  

اینا را به خودم یادآوری میکنم که یادم بمونه گذر از هر مرحله سخته ولی من میتونم

 پس چند سال دیگه هم که به این روزا فکر میکنم  میبینم از این حسی که هنوز گوشه دلم مونده و بعضی وقتا نیشگونم میگیره و اشکمو در میاره خلاص شدم 

نمیدونم آدم سرسختی حساب میشم یا دیوونه که  هم برای حفظ زندگیم هم برای عشقم این همه جنگیدم ولی خودم پشیمون نیستم چون با خودم و دلم بی حسابم بقیه اش هم مهم نیست

به دامن این آسمان خدا یک ستاره ندارم 

گوهر که نگو در زمانه زکی سنگ خاره ندارم 

کجا برم با کی می بزنم آشنای دلم کو 

به گریه مگر غم رود ز میان من که چاره ندارم 

2464

بعد از 115 روز آفتاب سه شنبه خونه ام را دیده ام

پریود همیشه هم چیز بدی نیست 

2463

پاییزام همیشه تنهایی و با افسردگی میگذشت به جز پاییز ...که یه تیکه ابر ماجرایی درست کرد شاعرانه عاشقانه الاغانه عوقانه که با هر دعوا درکی بود با بلاک اندر بلاک ختم به خیر شد یا بهتره بگم ختم به خاک تو سرت برو به جهنم 

ولی بهارا 

نگم از بهار که از اسفند  میرم رو هوا و اواخر اردیبهشت با تیر باید بزنندم تا آدم بشم و برگردم به زندگی که البته 22 ساله تو یه مورد آدم نشدم که نشدم 

بعضی بهارا خیلی مفیده 

 پارسال دیوانه وار کار کردم  کتاب خوندم  فیلم دیدم و نوشتم 

ولی بعضی وقتا حنی کلاغ هم میتونه ازم دل ببره 

 خود کلاغ بی خبره ولی من که میدونم گرمای خرداد که بهم بخوره تمام حس و حالم  بخار میشه میره تا  با اولین بارون اسفند بعدی برگرده

خلاصه که اسفند داره میاد و همونطور که پاییز امسال فرصت افسردگی نبود و فقط از زیباییش لذت بردم بهار هم وقتی برای عاشقیت یا هر کار دیگه نیست و فقط میتونم دلخوش باشم به جوانه زدن درختای روبروی مدرسه و نگاه کردن به پیرمردای دل زنده که با رویای تور کردن یه دختر جوون دور میدون پیاده روی میکنند

2462

36 روز تا اسفند 

خدایاااا متشکرم که اینقدر زود رسید 

2461

یکی از رویاهامو مسخره میکردی و من بالاخره به اون آرزو میرسم کما اینکه الانم میتونم برسم .ولی فعلا وقتشو ندارم

خلاصه بهش میرسم و با یه بیگ لایک! میکنم تو چشمت

2460

داشتم برات میگفتم هر وقت سلطان قلبها راگوش میدم یاد وانت میفتم پرسیدی چرا گفتم چون یه بار یه روز خاص تو وانت شنیدم پرسیدی تو وانت چیکار میکردی گفتم زمان دانشجویی رفته بودم خونه فلان فامیل و موقع برگشت با وانت داداشش منو از خانه اصفهان تا دروازه تهران رسوندن پرسیدی وانت سواریش خاص بود گفتم نه روز قبلش تو خانه اصفهان کراشمو دیده بودم اسمش کا... بود ترم بالایی شیمی بود و بیشتر وقتا یه کاپشن خلبانی میپوشیدو اون روز تو وانت به عشق اون با سلطان قلبها کیف کردم 

عمدا کلمه کراش را گفتم تا حواست بره به اینکه من این لفظو به کار بردم و از اون پسر شیمیاییه سوال نکنی ولی نمیدونم کلا حواست به چی رفت که هیچ کدومو به روم نیاوردی

منم حواسم رفت به اون پسره و بدسلیقگی خودم

2459

پیش آمده هیچ وقت

پیشانی ات بلند باشد

بختت بلند تر؟

و مردی بلند بلند

بگوید "دوستت دارم"!؟

باید پیش آمده باشد

تا خیال نکنی زن بودنت

بر بادهای بیابان شده شاید

پیش آمده باید باشد

تا انتقام خودت را از خودت نگیری

و به خوردِ خودت ندهی بیخود

که چه بهتر که "می توانم زن تنهای مستقلی باشم"!

و هیچ زنی پای این دروغ را امضا نمی کند

مگر آنکه پیش نیامده باشد!

مهدیه لطیفی

2458

از اون روزای مسخره ی دم پریودی که همه چی ناراحت کنندس و اعتماد به نفسم رفته زیر صفر و از نظر خودم شدم احمق ترین ,بدبخت ترین ,بی عرضه ترین و اضافه ترین آدم روی زمین

2456

تا الان فقط تونستم ترک تلگرام کنم 

یعنی خیلی کمترش کنم که موفقیت بزرگیه

ولی اتلاف وقت فراووووون

2455

6 ساعت اتلاف وقت

روز اول

2454

بعد از گذشتن بیشتر از یک ماه که وقت آزادم را به بطالت گذروندم از امروز میخوام 21 روز را شروع کنم

واضحه که وقت آزاد زیادی ندارم ولی همون نمیخوام از دست بره

امروز خیلی جدی برنامه ریزی میکنم 

میدونم احتمال اینکه بازم تنبلی کنم و به بطالت بگذرونم خیلی زیاده ولی سعی خودمو میکنم دیگه

2453

نارفیق تولدت مبارک

2452

از دندونپزشکی که برمیگشتم یه غمی وجودمو گرفته بود 

دنبال دلیلش بودم

فکر کردم از هوای ابری بارونیه و تنهاییم تو این وضعیت و گوشیمم که شارژ تموم کرد و نتونستم اسنپ بگیرم و زیر این شرشر بارون خیس شدم و اون ماشین لعنتی سر چارراه تند رفت و آب پاشید سرتاپام و صورتم که با بی حسی کج و کوله شده و خستگی هفته که آخر هفته ها با درد دندونپزشکی تموم میشه و امشبی که تولدشه و بهش دسترسی ندارم و این خانم مسافر و آقای راننده تاکسی که همچنان علت بوگند تهران را لوله فاضلاب میدونند و منم با دهن کج و کوله نمیتونم حالیشون کنم ولی نه هیچ کدوم از اینا نیست 

پوله باباجان پول 

پول دندونپزشکیه که داغم کرده و تجربه ثابت کرده هیچی اندازه پول خوشحال و ناراحتم نمیکنه

اوکی پس بقیه غصه های عالم راحت باشید ادامه بدید

2451

انرژی مثبت لحظه شروع سال میلادی  معجزه کرد و بالاخره راه حل مشکلم را پیدا کردم حتی اگه نتیجه خوب نباشه  بازم خوشحالم 

2450

دیگه برام فرقی نمیکنه تو  چه احساسی داری یا من

یادآوری لحظه های قشنگ46 ساعت برای یه عمر سرخوشی و عشق کافیه

2449

خوشحالم که بالاخره به خودم برگشتم

2448

مردی به نام اوه

امینه

پس از تو

سمفونی مردگان

اثر مرکب

مسخ

کوری

سه شنبه ها با موری