بالاخره روزی یک نفر از راه میرسد و بهت میفهماند قصه را تو نمینویسی که تمام کردنش با تو باشد، حتی ناتمام گذاشتنش هم با تو نیست.
دوست داشتن از عشق برتر
حس خوبیه ببینی یه نفر واسه انتخابه تو مصممه
دستتو بگیره و بهت بگه موندنش کنار تو مسلمه حس خوبیه
شادمهر
من این ۲۲ سال به خاطر تو از خواب و خوراک افتادم حالا نگرانی صبح خواب نمونم
بهش میگم غصه را بریز دور میگه ریختم دور که دارم شجریان گوش میدم در حالی که خودم همون موقع داشتم خوشحال و شاد و خندانم گوش می دادم
زمان میبره تا بفهمه من چقدر دیوانه تر از اونی شدم که می شناخته
عقده ای
ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است
پست ۳۰۳۰ را می نویسم به افتخار خودم که در سن ۴۶ سال و یک ماه و نیم همچنان زندگی پر هیجانی دارم حتی به غلط و تا این لحظه تا تونستم به زندگی ام گند زدم ولی از همین زندگی کوفتی پر دردسر چه لذت هایی که نبردم تا باد چنین بادا
دنبال یک روانپزشک خوب بودم گفتند هزینه ی یک ربع مشاوره اش میشه ۱۱۰ تومن
اقصی نقاط خونه یاداشت چسبوندم و روش نوشتم ۴۴۰ تا یادم بمونه هزینه ی یک ساعت غصه خوردن چقدره و از این لحظه به بعد من شادترین انسان روی زمینم
امیدوارم مهندس.... منو ببخشه ولی بازم یاد لیست اهدافش افتادم و کلی خندیدم البته وضعیت خودم خنده دارتره چون لیست اهدافمو جوری قایم کردم که خودمم پیدا نمی کنم و امیدوارم تا زمانی که در قید حیات هستم پیداش کنم وگرنه بازماندگانم به جای عزاداری کلی شاد میشن
از این به بعد خاطرات زندگی ام را یک نفره یادآوری می کنم اینکه در این خاطرات چه کسانی شریک بودند دیگه اهمیتی نداره شاید از نظر اونا لحظات خاصی نبوده یا ارزش یادآوری نداره یا هر چی
برام اهمیتی نداره
پارسال این موقع خواستم شب سال نو را با هم آنلاین باشیم و یادم به اختلاف ساعت نبود اختلاف ساعت کوفتی که هنوزم هر روز هر روز هر روز محاسبه می کنم
در سنگدلانه ترین وضعیت به سر میبرم و از این حال خودم می ترسم
در سنگدلانه ترین وضعیتم و از این حال خودم می ترسم
شاید لازمه خودمو به گند بکشم تا این همه وفاداری بی دلیل جبران بشه
محسنی چرا هنچین می کونی
...... با دخترخاله ام نیت کردیم و شمع روشن کردیم حالا اون داره به یکی یکی نیت هاش می رسه و به یکی یکی نیت های من ریده میشه و به این ترتیب پروژه ی ....... هم از سال دیگه برای من کنسله
درخش ابدی یک ذهن پاک
وقتی اصلا گرسنه نیستم و کلی چیز سالم تو خونه هست که بخورم چرا ۲ ساعته مغزم جیغ می زنه که هات داگ می خوام
مگه پیام سیری بهش نمی رسه پس با هات داگ چیو می خواد جبران کنه
جشنواره مستند:
گاندو
پریزاد
بر کرانه های کاسپین
به جهت یادگاری
میر و مار
قهرمان
سنجاقک های برکه ی خشک
فریاد بلوط
آلوسان
بر سر خاک
چامون
بازگشت دوباره
مرغ آتش
کاکل
حرفهایی که تایپ میشه ولی ارسال نمیشه
خبری که امروز درباره پروازها اومد می تونست چه استرسی بهم وارد کنه ولی الان عمیقا احساس آرامش می کنم که این موضوع دیگه برام مهم نیست
پیرمرد چرا اینقدر منو شرمنده می کنه
استادی که تو دانشگاه ازش متنفر بودم و حالا که پیر و بیماره اینقدر بی توقع محبت می کنه و من در مقابلش چه کار می کنم؟ هیچی
وقتی برای تولدم پیام داد یادم افتاد خیلی وقته احوالشو نپرسیدم و فکر کردم از این به بعد بیشتر باهاش حرف بزنم ولی اینقدر درگیر بودم که یادم می رفت و فکر کردم شب یلدا بهانه ی خوبیه و بازم یادم رفت و دوباره خودش پیام داده
یا دوست مهربون دیگه ای که همه جا بلاک شده و با اس ام اس بهم تبریک گفته
و این مدل دوستان کم ندارم
شاید وقتش شده با این فکر بدبینم کنار بیام و بپذیرم که بعضی از آقایون واقعا محبت می کنند و دنبال چیز دیگه ای نیستند
آخه یه پیرمرد سرطانی که اون سر دنیاست چه خطری برای من داره حالا یه بارم یه حرف خارج از محدوده زد و احساسش را ابراز کرد چرامن باید بترسم
به خصوص این دو سال همه را از خودم دور کردم فکر می کردم اینجوری متعهدترم
متعهد به چی؟ به باد هوا
.یه افسانهی ژاپنی میگه اگه تو این زندگی آرزوی برآورده نشده و رویای واقعی نشدهای داریم، حتما تو زندگی قبلی بهش رسیدیم و دیدیم خوش نمیگذره.
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد