دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

851

کاواکی که می تپد 

849

خوردن آب نبات چوبی

839

بادام تلخ

817

 مثل کسی که

 چاق شده

و  هنوز

لباسهای تنگ می خره 

793

یک دوست قدیمی و صمیمی

789

امیدهای احمقانه

784

خوابیدن روی آب

763

آخرین جمعه ی تابستان

747

روزهای بی خاطره

732

استخوانی در گلو

718

خوابیدن تو رختخواب خودم,

بعد از چند روز مسافرت

717

صدای اذان ظهر

716

خش خش جاروی رفتگر

707

نوشابه خوردن

در کمد رختخوابها

680

بوی ساختمان نو ساز

668

صدای

قوطی نوشابه

در جوی آب

647

دفتر خاطرات دخترای دبیرستانی

636

مرگ مادر

در روز مادر

611

شباهت

آنتی ویروس و

داروهای سرماخوردگی

598

تاب خوردنِ تار موی سفید

 جلوی چشام

596

شبهای بی ساعت

589

ساعت های

قبل از سال تحویل

586

عید های کودکی