دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

دلم خواست

مجبور نیستید بخوانید

1973

ناهار نخوردم و با چند تا بادوم و یه دونه کیک تا الان طاقت آوردم

با اینکه بعد مدرسه پیاده روی هم رفته بودم و خرید و بانک 

الان واقعا گرسنه نیستم ولی وسوسه خوردن دارم

یه روش ذهنی پیدا کردم برای کم خوردن امیدوارم جواب بده

بتونم وزن را کم کنم دیگه بعدش سالم خوری را شروع میکنم

همچنان سرحال نیستم ودارم  بدترم میشم

هزینه ها داره زیاد میشه و شاید نتونم سفر تابستون را قطعی کنم و این بیشتر داره حالمو میگیره

فعلا سکوت فکرخوبیه

روز نهم

"عشق همون بود که براش هیچ وقتی نزاشتم"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد